رمان شب مافیایی👽
رمان شب مافیایی👽
😈پارت سیزدهم😈
چشمامو و باز کردم
اولین کسی رو که دیدم بک بود
_ بیدار شدی؟
+ همش یه کابوس بود نه؟
یکهو سرش و انداخت پایین و چیزی نگفت
+ بک من میخوام بهت یه فرست جدید بدم ...... من دوست دارم میخوام تا اخر عمر باهم باشیم
_ بهت قول میدم واست یه زندگی خوب درست کنم یه زندگی که تو رویاهاتم نمیدیدیش ....میخوام باهات ازدواج کنم و به قول عمل کنم
+ بکهیونا...دوستت دارم
_ من عاشقتم
بعد پریدیم بغل همدیگه بکهیون روی لبام و بوسید و ازم جدا شد
در باز شد و یه پرستار وارد اتاق شد
* امممم.....اومدم سرمشونو چک کنم
بک سری به نشونه تایید تکون داد
پرستار بعد از چک کردن سروم از اتاق بیرون رفت و بعد از چند دقیقه دوباره چند نفر وارد اتاق شدن
چند تا مرد هیکلی که فرم پلیس پوشیده بودن
* شما اقای بیون بکهیون هستید؟
- ب.....بله خودمم
* طبق دستور شما بازداشتید!
_ چرا؟ مگه بکهیون چکار کرده؟به چه جرمی؟
* ایشون به جرم قاچاق مواد و پیروی از یه ادم کش باز داشتند.....
برای ادامه رمان لایک و کامنت فراموش نشه کیوتا😘
😈پارت سیزدهم😈
چشمامو و باز کردم
اولین کسی رو که دیدم بک بود
_ بیدار شدی؟
+ همش یه کابوس بود نه؟
یکهو سرش و انداخت پایین و چیزی نگفت
+ بک من میخوام بهت یه فرست جدید بدم ...... من دوست دارم میخوام تا اخر عمر باهم باشیم
_ بهت قول میدم واست یه زندگی خوب درست کنم یه زندگی که تو رویاهاتم نمیدیدیش ....میخوام باهات ازدواج کنم و به قول عمل کنم
+ بکهیونا...دوستت دارم
_ من عاشقتم
بعد پریدیم بغل همدیگه بکهیون روی لبام و بوسید و ازم جدا شد
در باز شد و یه پرستار وارد اتاق شد
* امممم.....اومدم سرمشونو چک کنم
بک سری به نشونه تایید تکون داد
پرستار بعد از چک کردن سروم از اتاق بیرون رفت و بعد از چند دقیقه دوباره چند نفر وارد اتاق شدن
چند تا مرد هیکلی که فرم پلیس پوشیده بودن
* شما اقای بیون بکهیون هستید؟
- ب.....بله خودمم
* طبق دستور شما بازداشتید!
_ چرا؟ مگه بکهیون چکار کرده؟به چه جرمی؟
* ایشون به جرم قاچاق مواد و پیروی از یه ادم کش باز داشتند.....
برای ادامه رمان لایک و کامنت فراموش نشه کیوتا😘
۴۲.۰k
۲۹ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.