فیک جیمین
فیک جیمین
تنهایی تنها
port 2
یونا :حضور و غیاب رو شروع میکنیم
کیم سانا
_حاضر
مین سوکین
_حاضر
.
.
.
پارک جیمین
_حاضر
ویو جیمین
محوش شده بودم تا حالا دقت نکرده بودم چشاش رنگ چشماش ابیه و کشیده و حالت گربه ای لب قلوه ای گونه ها قرمز صورت گرد و نچرالش همه بی نقص بود پس پس چرا همه اذیتش میکنن چرا آخه دختر به این خوشگلی ولی من دیگه نمیزارم اذیتش کنن حد اقل من نمیزارم
یونا:خب همه بشینید نیم ساعت وقت میدم درس .... صفحه ... بخونید میخوام امتحان بگیرم
رفتم از تو کیفم وسایل لازم رو برداشتم و گذاشتم رو میز از اونجایی که میدونستم یا رو صندلی چسب و میخ و اینجور چیزا میزارن صندلی رو عوض کردم و یه پوز خندی به هه یان زدم
هه یان: لعنتی (زیر لب)
یونا:بخونید
تو این نیم ساعت سوال طرح کردم سوال ده نمره ای همه چیز رو نوشتم
یونا: خب من میرم دفتر کاغذ هارو چاپ کنم شماره نوزده کیه؟
جیمین:منم
یونا:خب تا موقعی که من برگردم مراقب بچه ها باش شلوغ بازی درنیارن من رفتم
جیمین:اوکی
واوو چه صدایی پس من خنگ چرا تا حالا بهش توجه نکرده بودم همش فکرم درگیر اون هرزه کازوها بود
ده دقیقه بعد
یونا با ورقه های دستش وارد کلاس شد ورقه هارو دونه دونه روی میز هاگذاشت و در آخر گفت :یکدور میخونم مشکلی نداشته باشین
.................................(مثلا خوند)
یونا:خب استارت بزنین
اسماتون هم یادتون نره
بعدش رفتم نشستم و کتابم و وا کردم که بعدش چه چیزی درس بدم در طول مدت امتحان نشستم سوال درآوردم و مرور کردم و بعدش
جیمین:من نوشتم
یونا:خب آقای پارک میتونین تا پنج دقیقه دیگه همه برگه هارو جمع کنین ؟
جیمین:بله حتما
یونا:ممنونم و دوباره سرمو بردم توی کتاب
پنج دقیقه بعد
جیمین:بفرمایید
یونا:ممنونم
چون تعداد ورقه ها زیاد بود تصمیم گرفتم چندتا رو امضا کنم ببینم پورشون چند شده تا بهم کمک کنن اولین نفر جیمین بود اوه شتت همه رو درست جواب داده
نمرشم کامله
داشتم امضا میکردم که
جیمین:درست جواب دادم
یونا:بله عالی جواب دادین فقط یچیزی
این ورقتون (ورقه رو داد) میتونین تو تصیح کردن کمکم کنین آخه ورقه ها خیلی زیاده
جیمین:بله حتما
یونا: متشکرم
کل زنگ تفریح این دونفر نشستن و به ها و تصیح کردن که مدیر اومد توی کلاس
مدیر:سلام بر یونای گلم و سلام بر کراش نصف مدرسه
یونا:سلام خانوم
جیمین:😂سلام خانوم مدیر
مدیر:خب دارین چیکار میکنین
یونا:امتحانارو تصیح میکنیم
جیمین: البته باهم
مدیر:اوه خوبه که همکاری میکنین
خب من برم به کارتون برسیم فقط اومدم بهتون سر بزنم
یونا:بله ممنون خانوم خسته نباشید
جیمین:خدا نگهدار
مدیر:خدا حافظ
.
.
.
پایان پارت ۲
این کادو تولدم به شوماعه لطفا زیادم کنین و همینطور حمایت🥰
تنهایی تنها
port 2
یونا :حضور و غیاب رو شروع میکنیم
کیم سانا
_حاضر
مین سوکین
_حاضر
.
.
.
پارک جیمین
_حاضر
ویو جیمین
محوش شده بودم تا حالا دقت نکرده بودم چشاش رنگ چشماش ابیه و کشیده و حالت گربه ای لب قلوه ای گونه ها قرمز صورت گرد و نچرالش همه بی نقص بود پس پس چرا همه اذیتش میکنن چرا آخه دختر به این خوشگلی ولی من دیگه نمیزارم اذیتش کنن حد اقل من نمیزارم
یونا:خب همه بشینید نیم ساعت وقت میدم درس .... صفحه ... بخونید میخوام امتحان بگیرم
رفتم از تو کیفم وسایل لازم رو برداشتم و گذاشتم رو میز از اونجایی که میدونستم یا رو صندلی چسب و میخ و اینجور چیزا میزارن صندلی رو عوض کردم و یه پوز خندی به هه یان زدم
هه یان: لعنتی (زیر لب)
یونا:بخونید
تو این نیم ساعت سوال طرح کردم سوال ده نمره ای همه چیز رو نوشتم
یونا: خب من میرم دفتر کاغذ هارو چاپ کنم شماره نوزده کیه؟
جیمین:منم
یونا:خب تا موقعی که من برگردم مراقب بچه ها باش شلوغ بازی درنیارن من رفتم
جیمین:اوکی
واوو چه صدایی پس من خنگ چرا تا حالا بهش توجه نکرده بودم همش فکرم درگیر اون هرزه کازوها بود
ده دقیقه بعد
یونا با ورقه های دستش وارد کلاس شد ورقه هارو دونه دونه روی میز هاگذاشت و در آخر گفت :یکدور میخونم مشکلی نداشته باشین
.................................(مثلا خوند)
یونا:خب استارت بزنین
اسماتون هم یادتون نره
بعدش رفتم نشستم و کتابم و وا کردم که بعدش چه چیزی درس بدم در طول مدت امتحان نشستم سوال درآوردم و مرور کردم و بعدش
جیمین:من نوشتم
یونا:خب آقای پارک میتونین تا پنج دقیقه دیگه همه برگه هارو جمع کنین ؟
جیمین:بله حتما
یونا:ممنونم و دوباره سرمو بردم توی کتاب
پنج دقیقه بعد
جیمین:بفرمایید
یونا:ممنونم
چون تعداد ورقه ها زیاد بود تصمیم گرفتم چندتا رو امضا کنم ببینم پورشون چند شده تا بهم کمک کنن اولین نفر جیمین بود اوه شتت همه رو درست جواب داده
نمرشم کامله
داشتم امضا میکردم که
جیمین:درست جواب دادم
یونا:بله عالی جواب دادین فقط یچیزی
این ورقتون (ورقه رو داد) میتونین تو تصیح کردن کمکم کنین آخه ورقه ها خیلی زیاده
جیمین:بله حتما
یونا: متشکرم
کل زنگ تفریح این دونفر نشستن و به ها و تصیح کردن که مدیر اومد توی کلاس
مدیر:سلام بر یونای گلم و سلام بر کراش نصف مدرسه
یونا:سلام خانوم
جیمین:😂سلام خانوم مدیر
مدیر:خب دارین چیکار میکنین
یونا:امتحانارو تصیح میکنیم
جیمین: البته باهم
مدیر:اوه خوبه که همکاری میکنین
خب من برم به کارتون برسیم فقط اومدم بهتون سر بزنم
یونا:بله ممنون خانوم خسته نباشید
جیمین:خدا نگهدار
مدیر:خدا حافظ
.
.
.
پایان پارت ۲
این کادو تولدم به شوماعه لطفا زیادم کنین و همینطور حمایت🥰
۴.۹k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.