خواننده شیطون پارت63
#خواننده_شیطون #پارت63
«آنیسا»
خدایا استرس دارم
میا:آنیسا آماده ای
من:نه نمیدونم چه لباسی بپوشم آخه؟!
میرا:میگم اون لباس آبی بلندت بود اونو بپوش
من:نه اگه خواستن آهنگ اجرا کنیم چی
مارنی:آنیسا گاهی بد بانمک میشی مکنه لیدر معلوم که نمیخوان بیا بریم مام لباس مهمونی پوشیدم
من:آره آره کیه که قدرمو بدونه باشع
بعدم دستمو به حالت باد زدن درآوردم همشون خندیدن سوار ماشینم شدم
من:راستی دخترا فردا باید وسایلاتونو بیارین خونه جدیدمون ها اتاقاتونم نوشتم اسماتونو
ایسو:بنظرتون دی او واکسو میاد
ما:الآن موضوع اینه آیا؟
مارنی:من که کل لباسامو با پیانو مو میارم
میا:منم که البامو وتخت خوابمو میارم با لباسام
میرا:منم هرچیزی که بهم مربوطه
من:منم خودمو میارم با چمدونم فقط
راستی بچه ها لطفا شماها برین منم میام
باهم اومدیم پایین که عکس گرفتن آغاز شدش اعصابم بهم ریخته بود
خبرنگاره:gtsمیشه به فن هایی زیادی که تو ایران طی این چندروزه بدست آوردین سلام کنین
برگشتم سمت خبرنگاره
من:آم یه لحظه
شروع کردم به سلام کردن به ایرانی
من:سلام ایرانیا خیلی از حمایتتون ممنونم دوس دارم ایران رو ببینم وهمینطور آیسان دوست عزیز ایرانیمو خوب دیگه بای ایرانیا
میا:زبون ایرانیم بالاخره یاد گرفتی اره؟
من:میدونی که چقدر دوس دارم آیسان وفقط نمیشد اون کره ای باهام حرف بزنه که
میرا:اینایی که گفتی معنیش چی میشد
من:همین سلام ومرسی ومشتاق دیدار خودمون
مارنی:بچه ها صندلی مخصوصمون کنار اکسویع
همه اسمامون که تازه با اینکه معروف شدیم صدا میزدن دستامونو تکون دادیم که یهو یه بچه از زیر دست نگهبان ها خارج شد اومد قسمت ما اومد سمتم بهش میخورد7،9سالش باشه
دخترع:یو آنیسا من خیلی صداتو دوس دارم میشه میشه من باهات عکس بگیرم و الگویی من باشی تا منم خواننده بعدی باشم؟
عزیزم نگهبان داشت میومد سمتمون که بهش علامت دادم واسته همه هم داشتن ازمون فیلم برداری میکردن محکم چلوندمش باهاش عکس گرفتم رو پیراهنش با ماژیکی که نگهبان برام آورد امضا کردم با نگهبان فرستادمش
مارنی:از همین آلان معروف تر شدیم
من:توام بودی چنان لپشو گاز میکندی خیلی تپل بود لپاش
میا:بزرگ بشو نیستی که چند روزه دیگه 20سالت کامل میشه دختر
من:خوب که چه؟
میرا:ساکت ساکت شروع شد
چان:بهت میاد لباس
بهش نگاهی انداختم کت وشلوار مشکیش بهش بدجور میومد
من:توام همینطور پسر خیلی جذاب شدی
چان؛اهم میدونم من هرچی بپوشم بهم میاد
من:زرت اعتماد به سقفت بابا راستی
که پسرا اومدن کنسرت شروع شدش
منم که بی جنبه چنان خودمو تکون میدادم که اهنگ اول تموم شدش
من:هوو عالی بود
چان:ای خدا بشین سرجات
من:وااا
دخترا که خندشون گرفته بود که هیچی دیگه سوتی دادم باز
«آنیسا»
خدایا استرس دارم
میا:آنیسا آماده ای
من:نه نمیدونم چه لباسی بپوشم آخه؟!
میرا:میگم اون لباس آبی بلندت بود اونو بپوش
من:نه اگه خواستن آهنگ اجرا کنیم چی
مارنی:آنیسا گاهی بد بانمک میشی مکنه لیدر معلوم که نمیخوان بیا بریم مام لباس مهمونی پوشیدم
من:آره آره کیه که قدرمو بدونه باشع
بعدم دستمو به حالت باد زدن درآوردم همشون خندیدن سوار ماشینم شدم
من:راستی دخترا فردا باید وسایلاتونو بیارین خونه جدیدمون ها اتاقاتونم نوشتم اسماتونو
ایسو:بنظرتون دی او واکسو میاد
ما:الآن موضوع اینه آیا؟
مارنی:من که کل لباسامو با پیانو مو میارم
میا:منم که البامو وتخت خوابمو میارم با لباسام
میرا:منم هرچیزی که بهم مربوطه
من:منم خودمو میارم با چمدونم فقط
راستی بچه ها لطفا شماها برین منم میام
باهم اومدیم پایین که عکس گرفتن آغاز شدش اعصابم بهم ریخته بود
خبرنگاره:gtsمیشه به فن هایی زیادی که تو ایران طی این چندروزه بدست آوردین سلام کنین
برگشتم سمت خبرنگاره
من:آم یه لحظه
شروع کردم به سلام کردن به ایرانی
من:سلام ایرانیا خیلی از حمایتتون ممنونم دوس دارم ایران رو ببینم وهمینطور آیسان دوست عزیز ایرانیمو خوب دیگه بای ایرانیا
میا:زبون ایرانیم بالاخره یاد گرفتی اره؟
من:میدونی که چقدر دوس دارم آیسان وفقط نمیشد اون کره ای باهام حرف بزنه که
میرا:اینایی که گفتی معنیش چی میشد
من:همین سلام ومرسی ومشتاق دیدار خودمون
مارنی:بچه ها صندلی مخصوصمون کنار اکسویع
همه اسمامون که تازه با اینکه معروف شدیم صدا میزدن دستامونو تکون دادیم که یهو یه بچه از زیر دست نگهبان ها خارج شد اومد قسمت ما اومد سمتم بهش میخورد7،9سالش باشه
دخترع:یو آنیسا من خیلی صداتو دوس دارم میشه میشه من باهات عکس بگیرم و الگویی من باشی تا منم خواننده بعدی باشم؟
عزیزم نگهبان داشت میومد سمتمون که بهش علامت دادم واسته همه هم داشتن ازمون فیلم برداری میکردن محکم چلوندمش باهاش عکس گرفتم رو پیراهنش با ماژیکی که نگهبان برام آورد امضا کردم با نگهبان فرستادمش
مارنی:از همین آلان معروف تر شدیم
من:توام بودی چنان لپشو گاز میکندی خیلی تپل بود لپاش
میا:بزرگ بشو نیستی که چند روزه دیگه 20سالت کامل میشه دختر
من:خوب که چه؟
میرا:ساکت ساکت شروع شد
چان:بهت میاد لباس
بهش نگاهی انداختم کت وشلوار مشکیش بهش بدجور میومد
من:توام همینطور پسر خیلی جذاب شدی
چان؛اهم میدونم من هرچی بپوشم بهم میاد
من:زرت اعتماد به سقفت بابا راستی
که پسرا اومدن کنسرت شروع شدش
منم که بی جنبه چنان خودمو تکون میدادم که اهنگ اول تموم شدش
من:هوو عالی بود
چان:ای خدا بشین سرجات
من:وااا
دخترا که خندشون گرفته بود که هیچی دیگه سوتی دادم باز
۹.۲k
۱۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.