part

part 168
سوزومه: راست میگه حوصله اون گورخرو ندارم
پاتریشیا: اوکی پس قبل ساعت ده برمیردیم
کاترین: پس اوکی شد سوزومه پاشو بریم
سوزومه: بریم
سوزومه و کاترین لباساشونو عوض کردنو رفتن خونه کاترین باهم دیگه وسایلارو از خونه اوردن بیرون و شروع کردن به چیدن چادور بعد یک ساعت کارشوم تموم شد باهم برگشتن خوابگاه لیلی و پاتریشیا خواب بودن اونارو بیدار کردنو هر چهار تا اماده شدن رفتن خرید امروز جشنواره هم داشتن بخواطر همین بازار یکمی شلوغ بود سوزومه رفت سمت جواهر فروشی و دخترا هم دنبالش وارد جواهر فروشی شدن
سوزومه: بیاین هر کودوممون یه گردن بند بگیریم
لیلی: تو خسته نمیشی انقد جواهرات میخری
سوزومه: هرجایی بریم باید یه یادگاری داشته باشیم
کاترین: اوکی من اینو انتخاب میکنم
سوزومه: وااای چقد خوشگله
پاتریشیا: سوزومه بیا فک کنم این بهت بیاد
سوزومه رفت پیشش گردنبندو بست گردنش
سوزومه: خوبه که ولی فک کنم بهت بیشتر بیاد
لیلی: منم موافقم
پاتریشیا: اوکی پس من اینو برمیدارم
لیلی: خب فقط ماموندیم سوزی
سوزومه یکم دورو برو گشتو یکیرو انتخواب کرد
سوزومه: این خوبه
کاترین: قشنگ
لیلی: بازم ماه.... چند مدته اکثر جواهراتی که میخری یه شکل ماه داره
پاتریشیا: ماه برات معنی خواصی داره؟
سوزومه: اوم خیلی برام خواص
لیلی: پس منم اینو بر میدارم
کاترین: سلیقت عالیه لیلی
لیلی: ممنون بیبی
باهم حساب کردن و از فروشگاه اومدن بیرون
کاترین: نظردتون چیه لیوان شراب خوری هم بگیریم
سوزومه: موافقم از لیوانای اتاقمون خسته شدم
پاتریشیا: خیلی هم سادست
لیلی: بریم من یه یه پاساژ خوب میشناسم
باهم دیگه اونجایی که لیلی میگفت رفتن و با کلی جرو بحث تونستن چهارتا لیوان شراب ساده بخرن حساب کردنو از پاساژ اومدن بیرون
کاترین: هیی تا اینجا اومدید یه ادکلن فروشی انجاست اونجاهم بریم ادکلنم داره تموم میشه
سوزومه: اوکی بریم
دیدگاه ها (۱)

part 169اسلاید اخر: اتاق خوابگاهشون. ببخشید یادم رفت هر چهار...

part 170سوزومه: لیلی یه لیوان دیگه برام میریزی؟(مست) لیلی: ب...

part 167لیلی: خفشو پست فطرت با پرویی هم به چشام زل زده سوزوم...

part 166بعد چند مین رسیدن باهم رفتن دفترو کلید اتاقشونو گرفت...

پارت ۹ سوکوکو( یک قلب بیرون از تن)°•°•°ویو سیگما°•°•°من شویا...

پارت ۲۲ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط