part
part 170
سوزومه: لیلی یه لیوان دیگه برام میریزی؟(مست)
لیلی: بس کن دختر چقد مینوشی
سوزومه: بزار خوش بگذرونم یروزه دیگه(مست)
لیلی: گوشیت کو؟
سوزومه: میخوای چیکار (مست)
لیلی: زنگ بزنم ری گوشیم خاموش شده
سوزومه: تو کیفمه(مست)
لیلی کیف سوزومه رو باز کرد دنبال گوشیش میگشت که یه حلقه دید خور که بهش نگاه کرد دید حلقه ازدواجشونه
سوزومه: پیدا نکردی (مست)
لیلی گوشی رو از کیفش برداشتو کیفشو بست
لیلی: پیدا کردم
سوزومه شماره ری رو گرفتو زنگ زد بعد چند مین برداشت
ری: الو سوزی
لیلی: الو لیلیم
ری: لیلی؟
لیلی: اوم
ری: گوشی سوزی دستت چیکار میکنه
لیلی: ما بیرونیم نوشیدنی خوردیم سوزی یکم زیاده روی کرده
ری: لوکیشن رو بفرس همین الان میام
لیلی: اوکی (قط کرد)
لیلی لوکیشن رو برای ری فرستاد ری بعد یه ربع اومد خونه کاترین دوباره زنگ زد به گوشی سوزومه
سوزومه: الو (مست)
ری: سوزی خودتی
سوزومه: اوم چطور کاریم داری (مست)
ری: پشت درم درو باز کن
سوزومه: من خونه نیستم اومدم خونه دوستم (مست)
ری: منم الان دم در خونه دوستتم اومدم دنبالت
سوزومه: تو ادرسو از کجا بلدی..... اوم نکنه یه لاشی بیش نیستیو من نمیدونم... اخ اگه جسیکا بفهمه چه بد میشه (مست)
ری: چرت نگو سوزی.. اصلا گوشی رو بده به لیلی
سوزومه: نمیخوام گوشی خودمه(مست)
ری زنگ خونه رو زد مامان کاترین پشت ایفن بود
مامان کاترین: بله؟
ری: ببخشید خانم من دنبال سوزومه اومدم
مامان کاترین: باهاش چیکار داری
ری: خب دوستم یکم تو نوشیدنی زیاد روی کرده میخواستم ببرمش
مامان کاترین: باشه بیا تو
درو باز کرد ری وارد حیاط شد که مامان کاترین از خونه اومد بیرون
مامان کاترین: بیا بسرم اونا تو باغ هستن
ری: ممنون
هردو باهم رفتن سمت باغ و لیلی با دیدن ری اومد پیشش
لیلی: های
ری: خوبی
لیلی: ممنون بیا سوزی اینجاست
ری رفت سمت سوزومه کنارش نشست
ری: سوزی حالت خوبه
سوزومه: خوبم بابا چرا پا شدی اومدی؟(مست)
ری: چرا این انقد مست کرده
سوزومه: لیلی یه لیوان دیگه برام میریزی؟(مست)
لیلی: بس کن دختر چقد مینوشی
سوزومه: بزار خوش بگذرونم یروزه دیگه(مست)
لیلی: گوشیت کو؟
سوزومه: میخوای چیکار (مست)
لیلی: زنگ بزنم ری گوشیم خاموش شده
سوزومه: تو کیفمه(مست)
لیلی کیف سوزومه رو باز کرد دنبال گوشیش میگشت که یه حلقه دید خور که بهش نگاه کرد دید حلقه ازدواجشونه
سوزومه: پیدا نکردی (مست)
لیلی گوشی رو از کیفش برداشتو کیفشو بست
لیلی: پیدا کردم
سوزومه شماره ری رو گرفتو زنگ زد بعد چند مین برداشت
ری: الو سوزی
لیلی: الو لیلیم
ری: لیلی؟
لیلی: اوم
ری: گوشی سوزی دستت چیکار میکنه
لیلی: ما بیرونیم نوشیدنی خوردیم سوزی یکم زیاده روی کرده
ری: لوکیشن رو بفرس همین الان میام
لیلی: اوکی (قط کرد)
لیلی لوکیشن رو برای ری فرستاد ری بعد یه ربع اومد خونه کاترین دوباره زنگ زد به گوشی سوزومه
سوزومه: الو (مست)
ری: سوزی خودتی
سوزومه: اوم چطور کاریم داری (مست)
ری: پشت درم درو باز کن
سوزومه: من خونه نیستم اومدم خونه دوستم (مست)
ری: منم الان دم در خونه دوستتم اومدم دنبالت
سوزومه: تو ادرسو از کجا بلدی..... اوم نکنه یه لاشی بیش نیستیو من نمیدونم... اخ اگه جسیکا بفهمه چه بد میشه (مست)
ری: چرت نگو سوزی.. اصلا گوشی رو بده به لیلی
سوزومه: نمیخوام گوشی خودمه(مست)
ری زنگ خونه رو زد مامان کاترین پشت ایفن بود
مامان کاترین: بله؟
ری: ببخشید خانم من دنبال سوزومه اومدم
مامان کاترین: باهاش چیکار داری
ری: خب دوستم یکم تو نوشیدنی زیاد روی کرده میخواستم ببرمش
مامان کاترین: باشه بیا تو
درو باز کرد ری وارد حیاط شد که مامان کاترین از خونه اومد بیرون
مامان کاترین: بیا بسرم اونا تو باغ هستن
ری: ممنون
هردو باهم رفتن سمت باغ و لیلی با دیدن ری اومد پیشش
لیلی: های
ری: خوبی
لیلی: ممنون بیا سوزی اینجاست
ری رفت سمت سوزومه کنارش نشست
ری: سوزی حالت خوبه
سوزومه: خوبم بابا چرا پا شدی اومدی؟(مست)
ری: چرا این انقد مست کرده
- ۳.۹k
- ۲۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط