وقتی از پرورشگاه آورده بودت
وقتی از پرورشگاه آورده بودت
پارت ۱۶
ویو کلارا
رفتم ی لباس راحتی پوشیدم
خداراشکر ی هودی زیپ دار داشت ک وقتی برم پایین بندازم رو خودم
هنوز میخاست تا کوک بیاد پس
گرفتم خوابیدم رو تخت
ویو موقع برگشتن کوک
_ اجومااااا
] بله ارباب
_ کلارا کجاست
]تو اتاق
_ باش
رفتم تو اتاق در اتاق رو باز کردم
مثل ی بچه خوابیده بود
البته ک بچش
داشتم ب این فکر میکردم تا اینکه لباسش رو دیدم
این چیه پوشیدهععععع
اصلا ول این
پاهاش چقدر سفیدههه
ترقوش ک دلم میخاد روش همی الان ی کیس بزارم وایی
رفتم کنارش خودمم خسته بودم
خیلی بهش نزدیک نشدم ولی چون روی تخت تکون خوردم بیدار شد
+ آمدی
_ ن تو راهم
خو ای چ سوالیه ک میپرسی
داری میبینی من کنارتم
+ خوب حالا نزن تو ذوقم
_ حالا هم لباست رو عوض کن بیا پایین
+ میگم ی جلیقه داره بندازم رو خودم بیام؟
_ ن
+ وایسا وایسااا
کلارا
رفتم جلوش روبه رو در بود برگشت سمتم دستامو دو طرف بدنش گرفتم ک نتونه در بره
ب چشماش نگا کردم
+ یعنی تو میتونی ببینی ولی خدمتکار های خونه ک زنن نمیتونن
_ خیلی شیطونیا
+ اره پس چی
_ عجب
+ راسی من تخت رو امتحان کردم خیلی نرمه نظرت چیه شب باهم شیطون بازی کنیم ؟
روش رو برگردنوند ک بره من کشیدمش سمت خودم دستم رو درو گردنش حلقه کردم
+ خجالت میکشی؟
بدون اینکه چیزی بگه منو بلند کردم و ی بوسه ی کوچولو روی لبام گذاشت منو لبه ی تخت گذاشت
_ چرا وقتی الان میتونیم انجامش بیدیم تا شب صبر کنیم؟
+ من شوخی کردم
_ ولی من جدیم
بدون اینکه از طرف من منتظر جوابی باشه منو هول دار و برد بالا تر سرم رو گذاشت رو تخت
و شروع کرد ب بوسیدنم
ازم جدا شد
_ نظرت چیه ب جای ناهار تورو بخورم؟
+ کوک من فق ۱۴ سالمه
_ میدونم
این رو گفت
و ی کیس روی ترقوه هام گذاشت
_ خیلی دلم میخاس این کار رو بکنم
+ ولی درد داششش
_ تا تو باشی ک منو تحریک نکنی
+ باش قول میدم دفعه بعدی دیگه انجام ندم
_ مگه منتظر دفعه بعدی هستی؟
+ کوککک اذیتم نکن
_ باشه باشه
+ حالا من با جای این چیکار کنم
_ ی لباس بسته بپوششش
+ فق همین رو میخاستییی
_ ارههه
حالا هم زود عوض کن بیا
+ باشه
کوک رفت و منم لباسم رو عوض کردم رفتم پایین
ناهار خوردیم حالا موقع فیلم دیدن بوددد
_ خوب چ فیلمی ؟
+ عاشقانه ک جناب تحریک میشید پس ن
ترسناک هم من میترسم باز میپرم بغل تو تو باز تحریک میشی
پسس کمدی ببینیم
_ عجب جای دس داره
+ بله پس چییی
وسط های فیلم بود ک مرده ژنو رو بوسید
آخه وسط کمدییی نکنید این کارا
ی نگای ب کوک کردم
عادی بود خوبه
رفتیم جلو تر همو مرده با زنه میخاسننن انجامش بدننن
مرده خیلی چندش از زنه خاست بهش بدههه
اوق حالم بد شد
وایسا من الان چیکار کنم
ی نگای ب کوک کردم عرق کرده بود
بچه ها دیگه جا نداره بزارم پارت بعد هم آپ میشه
پارت ۱۶
ویو کلارا
رفتم ی لباس راحتی پوشیدم
خداراشکر ی هودی زیپ دار داشت ک وقتی برم پایین بندازم رو خودم
هنوز میخاست تا کوک بیاد پس
گرفتم خوابیدم رو تخت
ویو موقع برگشتن کوک
_ اجومااااا
] بله ارباب
_ کلارا کجاست
]تو اتاق
_ باش
رفتم تو اتاق در اتاق رو باز کردم
مثل ی بچه خوابیده بود
البته ک بچش
داشتم ب این فکر میکردم تا اینکه لباسش رو دیدم
این چیه پوشیدهععععع
اصلا ول این
پاهاش چقدر سفیدههه
ترقوش ک دلم میخاد روش همی الان ی کیس بزارم وایی
رفتم کنارش خودمم خسته بودم
خیلی بهش نزدیک نشدم ولی چون روی تخت تکون خوردم بیدار شد
+ آمدی
_ ن تو راهم
خو ای چ سوالیه ک میپرسی
داری میبینی من کنارتم
+ خوب حالا نزن تو ذوقم
_ حالا هم لباست رو عوض کن بیا پایین
+ میگم ی جلیقه داره بندازم رو خودم بیام؟
_ ن
+ وایسا وایسااا
کلارا
رفتم جلوش روبه رو در بود برگشت سمتم دستامو دو طرف بدنش گرفتم ک نتونه در بره
ب چشماش نگا کردم
+ یعنی تو میتونی ببینی ولی خدمتکار های خونه ک زنن نمیتونن
_ خیلی شیطونیا
+ اره پس چی
_ عجب
+ راسی من تخت رو امتحان کردم خیلی نرمه نظرت چیه شب باهم شیطون بازی کنیم ؟
روش رو برگردنوند ک بره من کشیدمش سمت خودم دستم رو درو گردنش حلقه کردم
+ خجالت میکشی؟
بدون اینکه چیزی بگه منو بلند کردم و ی بوسه ی کوچولو روی لبام گذاشت منو لبه ی تخت گذاشت
_ چرا وقتی الان میتونیم انجامش بیدیم تا شب صبر کنیم؟
+ من شوخی کردم
_ ولی من جدیم
بدون اینکه از طرف من منتظر جوابی باشه منو هول دار و برد بالا تر سرم رو گذاشت رو تخت
و شروع کرد ب بوسیدنم
ازم جدا شد
_ نظرت چیه ب جای ناهار تورو بخورم؟
+ کوک من فق ۱۴ سالمه
_ میدونم
این رو گفت
و ی کیس روی ترقوه هام گذاشت
_ خیلی دلم میخاس این کار رو بکنم
+ ولی درد داششش
_ تا تو باشی ک منو تحریک نکنی
+ باش قول میدم دفعه بعدی دیگه انجام ندم
_ مگه منتظر دفعه بعدی هستی؟
+ کوککک اذیتم نکن
_ باشه باشه
+ حالا من با جای این چیکار کنم
_ ی لباس بسته بپوششش
+ فق همین رو میخاستییی
_ ارههه
حالا هم زود عوض کن بیا
+ باشه
کوک رفت و منم لباسم رو عوض کردم رفتم پایین
ناهار خوردیم حالا موقع فیلم دیدن بوددد
_ خوب چ فیلمی ؟
+ عاشقانه ک جناب تحریک میشید پس ن
ترسناک هم من میترسم باز میپرم بغل تو تو باز تحریک میشی
پسس کمدی ببینیم
_ عجب جای دس داره
+ بله پس چییی
وسط های فیلم بود ک مرده ژنو رو بوسید
آخه وسط کمدییی نکنید این کارا
ی نگای ب کوک کردم
عادی بود خوبه
رفتیم جلو تر همو مرده با زنه میخاسننن انجامش بدننن
مرده خیلی چندش از زنه خاست بهش بدههه
اوق حالم بد شد
وایسا من الان چیکار کنم
ی نگای ب کوک کردم عرق کرده بود
بچه ها دیگه جا نداره بزارم پارت بعد هم آپ میشه
۱۰.۱k
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.