𝑷𝒂𝒓𝒕:19
𝑷𝒂𝒓𝒕:19
"فقط یه لمس..."
ا.ت:دلم نمیخواد،یه چیز فری سایز بگیر
لینو:از دست تو
راوی:لینو به جون هو خبر داد که ا.ت رو پیدا کردن و رفت تا یه لباس برای ا.ت بگیره بعد از ۲۰ دقیقه لینو برگشت
لینو:مطمئن نیستم خوشت بیاد ازش
ا.ت:مهم نیست بازم دستت درد نکنه
لینو:بپوشش ببین قشنگه یا نه
ا.ت:بزار ببینم...
لینو:عین لباس خودته. فقط زرشکیه
ا.ت:واوو،این اندازش خیلی بهتره و خیلی خوشرنگ تره
لینو:پس خوشت اومده
ا.ت:اره ولی
لینو:باز چیه؟
ا.ت:مشکل اینه که
لینو:چیه؟
ا.ت:این پشتش زیپ داره
لینو:برم پسش بدم؟
ا.ت:نههه،زیپش پشتشه
لینو:خداوندا،بیام کمک؟
ا.ت:آره
لینو:من چجوری بیام توی دستشویی زنونه؟
ا.ت:هیچکس اینجا نیست،یه نفر هست که توی دستشوییه
لینو:خدایا منو خیار کن
ا.ت:بیا دیگههه
لینو:خیله خب
راوی:لینو رفت داخل تا زیپ لباس ا.ت رو بکشه بالا.
ا.ت:میگم که...
لینو:دیگه چیه
ا.ت:تو،جواب منو ندادی
لینو:منظورت چیه،کدوم جواب؟
ا.ت:یادت رفته؟
لینو:اگه قشنگ حرف بزنی میفهمم که یادم رفته یا نه...
ا.ت:هیچی ولش کن
لینو:زیپش گیر داره انگاری
ا.ت:یه زیپم بلد نیستی بکشی بالا
لینو:صبر کن،یه دقیقه برگرد سمت من
ا.ت:برای چی
لینو:تو برگرد
ا.ت:اوکی
ا.ت ویو:
وقتی برگشتم لینو شونه هامو جمع کرد و حالت بغل کردنو گرفت تا زیپ و بکشه بالا، قلب بی صاحابم لطفااا ساکت شووو
لینو:خوبه؟
ا.ت:ا..اره،خیلی خوبه
لینو:ولی به نظر میاد که...
لباس ا.ت:اسلاید دوم
🧁🧁🧁🧁🧁
"فقط یه لمس..."
ا.ت:دلم نمیخواد،یه چیز فری سایز بگیر
لینو:از دست تو
راوی:لینو به جون هو خبر داد که ا.ت رو پیدا کردن و رفت تا یه لباس برای ا.ت بگیره بعد از ۲۰ دقیقه لینو برگشت
لینو:مطمئن نیستم خوشت بیاد ازش
ا.ت:مهم نیست بازم دستت درد نکنه
لینو:بپوشش ببین قشنگه یا نه
ا.ت:بزار ببینم...
لینو:عین لباس خودته. فقط زرشکیه
ا.ت:واوو،این اندازش خیلی بهتره و خیلی خوشرنگ تره
لینو:پس خوشت اومده
ا.ت:اره ولی
لینو:باز چیه؟
ا.ت:مشکل اینه که
لینو:چیه؟
ا.ت:این پشتش زیپ داره
لینو:برم پسش بدم؟
ا.ت:نههه،زیپش پشتشه
لینو:خداوندا،بیام کمک؟
ا.ت:آره
لینو:من چجوری بیام توی دستشویی زنونه؟
ا.ت:هیچکس اینجا نیست،یه نفر هست که توی دستشوییه
لینو:خدایا منو خیار کن
ا.ت:بیا دیگههه
لینو:خیله خب
راوی:لینو رفت داخل تا زیپ لباس ا.ت رو بکشه بالا.
ا.ت:میگم که...
لینو:دیگه چیه
ا.ت:تو،جواب منو ندادی
لینو:منظورت چیه،کدوم جواب؟
ا.ت:یادت رفته؟
لینو:اگه قشنگ حرف بزنی میفهمم که یادم رفته یا نه...
ا.ت:هیچی ولش کن
لینو:زیپش گیر داره انگاری
ا.ت:یه زیپم بلد نیستی بکشی بالا
لینو:صبر کن،یه دقیقه برگرد سمت من
ا.ت:برای چی
لینو:تو برگرد
ا.ت:اوکی
ا.ت ویو:
وقتی برگشتم لینو شونه هامو جمع کرد و حالت بغل کردنو گرفت تا زیپ و بکشه بالا، قلب بی صاحابم لطفااا ساکت شووو
لینو:خوبه؟
ا.ت:ا..اره،خیلی خوبه
لینو:ولی به نظر میاد که...
لباس ا.ت:اسلاید دوم
🧁🧁🧁🧁🧁
۱.۱k
۲۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.