دخترباغبان

#دختر_باغبان🌱

#پارت_88

ــ خجالت کشیدی؟هوم

+ اروم چونمو گرفت و سرمو آورد بالا.

ــ نمیخوای حرفی بزنی؟
باشه پس خودم به حرفت میارم.

+دوباره داشت بهم نزدیک می‌شد که‌یه مزاحم وارد شد.

جیمین:یکمی حیا داشته باشید اینجا بیمارستانه ها(خنده

+هی بی ادب گمشو بیرون.

جیمین:من بی ادبم یا شما؟

+برو بیرون تا نیومدم بزنمت.

جیمین: باشه باشه چرا عصبی میشی؟(از اتاق بیرون رفت

ــ خوشت میاد؟(نیشخند

+از چی؟

آروم دستشو پشت گردن ا/ت‌ گذاشت و لب زد:
ــ اینکه من تو........

+یه دقیقه وایستا فکر نمی‌کردم اینقدر ادم منحرفی باشی.

ــ حالا که هستم میخوای چیکار کنی؟

+چشم غره ای بهش رفتم و بعد روی تخت دراز کشیدم.

ــ راستی دکترت گفت اگه وضعیتت خوب باشه همین امروز مرخص میشی.

+من اصلا وضعیت خوبی ندارم.

ــ دارم میبینم.

+ایششش گمشو بیرون دارم اذیت میشم.

ــ اکی پس همین جا میمونم.

+مگه زبون آدم حالیت نیست برو بیرون.

ــ والا اینکه زبون آدم نیست بیشتر شبیه زبون گاوه.

+هویییی بی ادب درست حرف بزن.

ــ آخ عزیزم من زبون گاو هارو نمی‌فهمم.

+اخم غلیظی کردم و بهش زل زدم.

ــ اینطوری اخم نکن تو صورتت خط میوفته.

+میدونم داشت اینا رو از سر شوخی می‌گفت ولی نمیدونم چم‌ شده بود حرفاش اذیتم میکرد آروم پتو رو روی سرم کشیدم و توی خودم جمع شدم.

ادامه دارد.............
دیدگاه ها (۰)

#دختر_باغبان🌱#پارت_89پرش زمانی به شب+روی تخت نشستم و یونگی ک...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_90از روی تخت بلند شدم و چند قدم برداشتم ...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_87ــ پس میخوای کی مراقبت باشه؟+خودم میتو...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_86+آهاــ هنوز از دستم ناراحتی؟+میخوای نب...

فیک عشق ابدی

{مافیای من}{پارت ۱۲}بینا : چی اومدم بهت سر بزنم خو÷ نمیخوام ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط