پارت دوم کیوت جذاب
پارت دوم کیوت جذاب
................
جیهوب : ااممم.... ا.ت تو.. از ک...کی اینجایی ( بریده بریده )
ا.ت : خب همشو دیدم ولی نگران نباش چیزی به سوجین نمیگم یه چشمک زدم بهش که دیدم داره سوجین میاد
سوجین : ا.تتتتتتت
ا.ت : بله چیزی شده؟؟ ( با ترس و نگرانی )
سوجین : دلم برات تنگ شده بود دختر
ا.ت: یااااا تو اخر منو سکته میدی
سوجین : ( خنده )
سوجین : اوپا این دختره کیه؟
جیهوب : اممم...چیزه...این ( با لکنت )
سوجین : یاااا اوپا بگو دیگه چت شده؟
ا.ت : دیدم جیهوب داره با ترس نگام میکنه کع گفتم
ا.ت : این دوست جدید منه باهم اومدیم دنبالت
سوجین : آها
سوجین : جیغغغغغغ
ا.ت و جیهوب : چی شددددد؟؟
سوجین : دیرمون شدددد
ا.ت : وای شت بدو بریممم
( پرش زمانی به نیم ساعت بعد )*
ات ویو
بالاخره رسیدیم داشتیم میرفتیم داخل کع سه تا پسر خوشتیب و جذاب دیدم داشتن با چند تا پسر دیگه دعوا میکردن
ا.ت : سوجین اینا کین؟اینجا چه خبره؟
سوجین : خب اون سه تا اسماشون یونگی و تهیونگ و جیمین هستن پسرای جذاب دانشگاه البته قلدر اون سه تای دیگه هم از بچه های عادی اینجا هستن
ا.ت : عااا ولی چرا دعوا میکنن؟
سوجین : نمیدونم ولش بیا بریم
جیمین ویو
تو دانشگاه داشتیم با یونگی و تهیونگ با چند تا پسر دعوا میکردیم که دیدم دو تا دختر وارد دانشگاه شدن یکیشونو دیده بودم تو کلاس ما بود ولی او یکی رو ندیده بودم تو فکرام بودم که
پایان این پارت ✨
خدایی زیاد نوشتم قدرمو بدونید 🙂
شرط پارت بعد :
۵ کامنت
۵ لایک
................
جیهوب : ااممم.... ا.ت تو.. از ک...کی اینجایی ( بریده بریده )
ا.ت : خب همشو دیدم ولی نگران نباش چیزی به سوجین نمیگم یه چشمک زدم بهش که دیدم داره سوجین میاد
سوجین : ا.تتتتتتت
ا.ت : بله چیزی شده؟؟ ( با ترس و نگرانی )
سوجین : دلم برات تنگ شده بود دختر
ا.ت: یااااا تو اخر منو سکته میدی
سوجین : ( خنده )
سوجین : اوپا این دختره کیه؟
جیهوب : اممم...چیزه...این ( با لکنت )
سوجین : یاااا اوپا بگو دیگه چت شده؟
ا.ت : دیدم جیهوب داره با ترس نگام میکنه کع گفتم
ا.ت : این دوست جدید منه باهم اومدیم دنبالت
سوجین : آها
سوجین : جیغغغغغغ
ا.ت و جیهوب : چی شددددد؟؟
سوجین : دیرمون شدددد
ا.ت : وای شت بدو بریممم
( پرش زمانی به نیم ساعت بعد )*
ات ویو
بالاخره رسیدیم داشتیم میرفتیم داخل کع سه تا پسر خوشتیب و جذاب دیدم داشتن با چند تا پسر دیگه دعوا میکردن
ا.ت : سوجین اینا کین؟اینجا چه خبره؟
سوجین : خب اون سه تا اسماشون یونگی و تهیونگ و جیمین هستن پسرای جذاب دانشگاه البته قلدر اون سه تای دیگه هم از بچه های عادی اینجا هستن
ا.ت : عااا ولی چرا دعوا میکنن؟
سوجین : نمیدونم ولش بیا بریم
جیمین ویو
تو دانشگاه داشتیم با یونگی و تهیونگ با چند تا پسر دعوا میکردیم که دیدم دو تا دختر وارد دانشگاه شدن یکیشونو دیده بودم تو کلاس ما بود ولی او یکی رو ندیده بودم تو فکرام بودم که
پایان این پارت ✨
خدایی زیاد نوشتم قدرمو بدونید 🙂
شرط پارت بعد :
۵ کامنت
۵ لایک
۷.۱k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.