(استاد جذاب من) پارت ششم

(استاد جذاب من) پارت ششم
(از زبان جیمین)
گفتمش خب دوست دارم گفت که اگه دوسم داشتی که اذیتم نمیکردی گفتمش من اذیتت نکردم که با آرومی بات رفتار میکردم گفت که چه فایده ای داره وقتی نمیتونم خانوادمو ببینم اخه پدرم بیمار مامانم پول نداره خرجشو بده(با گریه) بهش گفتمم گریه نکن باشه میزارم بری و گذاشتمش که بره پیش خانوادش و تصمیم گرفتم برم که استاد مدرسه جدید ا.ت برم
(از زبان ا.ت)
رفتم پیش خانوادم حال بابام خوب بود و فردا شد رفتم مدرسه دیدم استاد عوض شده منتظر بودم تا بیاد اومد و دیدم جیمینه و اومد و گفت که استاد جدیدمونه من هم وایساده بودم چی بگم و زنگ خونه خورد و رفتم که جیمین اومد گفت که اونجا کاری باهات ندارم فقط از اون مدرسه نرو بخاطر تو اومدم ترو خدا نرو بهش گفتم خب باشه و رفتم خونه دیدم حاله بابام خوب نیست و پول نداشتم ببرمش دکتر ولی بردمش که دکتر اومد گفت اول پولتون و بدین بعد برین من هم هیچ پولی ندارم چون عمل بابام بیشتر از ۵۰۰ میلیون بود و رفتم مجبور بودم برگردم و گریه کردم که دکتر اومد گفت بیارینش
اتاق عمل و بردمش سه ساعت وایسادم که عملش کنن و تموم شد گفت که عمل عالی بوده سریع هم بهوش میاد فقط منتظر بمونید گفتم ممنونم و گفتمش که چطور شد عملش کردید من پولشو ندادم و ندارمش