روزی را تصور کن که بالاخره به هم میرسیم! اسممان را هم مثل
روزی را تصور کن که بالاخره به هم میرسیم! اسممان را هم مثل دلمان به هم سنجاق میکنند! رسمی و ثبتی مثلِ حالای قلبِ عاشقمان مَحرَمِ هم میشویم!
به اولین خلوتِ دونفره حلالمان فکر کن!
به آنجا که دیگر جهان جرأت ندارد ما را برای هم نخواهد و این خلوت را به هم بزند!
فکرش را بکن!
بعدِ این سالهای اندوه حالا شانهی هم را داریم برای ساعتها گریه کردن اما مگر میشود که لبخندمان محو بشود اصلن آن روز؟
فکرش را بکن!
بلاتکلیف خواهیم ماند بین آغوش و بوسههای بیتاب!
فکرش را بکن کنار هم نشسته ایم و دستهای یخ کرده هم را گرفته ایم و قلبمان تند تند میزند و هی به هم نگاه میکنیم و میپرسیم یعنی خواب نیستم؟
آخ که چقدر دلم میخواهد آن روز را تا فردایش توی بغل تو بخوابم و سرم روی دستت باشد و نبضت را زیر سرم بشنوم تا بودنت به باورم بنشیند! تا این همه سال بیخوابی را جبران کنم! ولی آخر مگر میشود از هیجانِ چنین روز خاصی خوابید؟ اصلن مگر میشود از تماشای چشمهای تو گذشت و خوابید؟
نه! چشمهایت را حتا برای بوسیدنم نبند! من به اندازه ی تمام سالهایی که چشمهایت را نداشتم و فقط در خیالم نقاشی کردمشان فرصتِ تماشا میخواهم!
فکر کن! به روزِ رسیدنمان فکر کن و به بلاتکلیفی های خنده دارِ آن روزمان بخند!
چقدر خوب است آدم از هیجانِ داشتنت دستپاچه شود و نداند چکار باید بکند!
به اولین خلوتِ دونفره حلالمان فکر کن!
به آنجا که دیگر جهان جرأت ندارد ما را برای هم نخواهد و این خلوت را به هم بزند!
فکرش را بکن!
بعدِ این سالهای اندوه حالا شانهی هم را داریم برای ساعتها گریه کردن اما مگر میشود که لبخندمان محو بشود اصلن آن روز؟
فکرش را بکن!
بلاتکلیف خواهیم ماند بین آغوش و بوسههای بیتاب!
فکرش را بکن کنار هم نشسته ایم و دستهای یخ کرده هم را گرفته ایم و قلبمان تند تند میزند و هی به هم نگاه میکنیم و میپرسیم یعنی خواب نیستم؟
آخ که چقدر دلم میخواهد آن روز را تا فردایش توی بغل تو بخوابم و سرم روی دستت باشد و نبضت را زیر سرم بشنوم تا بودنت به باورم بنشیند! تا این همه سال بیخوابی را جبران کنم! ولی آخر مگر میشود از هیجانِ چنین روز خاصی خوابید؟ اصلن مگر میشود از تماشای چشمهای تو گذشت و خوابید؟
نه! چشمهایت را حتا برای بوسیدنم نبند! من به اندازه ی تمام سالهایی که چشمهایت را نداشتم و فقط در خیالم نقاشی کردمشان فرصتِ تماشا میخواهم!
فکر کن! به روزِ رسیدنمان فکر کن و به بلاتکلیفی های خنده دارِ آن روزمان بخند!
چقدر خوب است آدم از هیجانِ داشتنت دستپاچه شود و نداند چکار باید بکند!
۱.۲k
۱۹ خرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.