حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس میکنم

حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس می‌کنم..
بی‌گناه و در عین حال خطاکار،
نه در یک سلول،
بلکه در این شهر
زندانی‌ام..

نامه به فلیسه
فرانتس کافکا
دیدگاه ها (۱)

رفتم بهش گفتم آقا اصلا من سیگارت! میشه دیگه نمیشه؟دیدم داره ...

دیر شده اما چیزی کم نشده ,اصل کار هم گمانم همان است ...باید ...

«‏وليسَ لنا فِي الحنين يَد‏وفي البُعد كان لنا ألف يَد!‏سلامٌ...

زنگ بزنی بگی :نزدیکم یه چیزی بنداز دوشت،بریم تجریش شب تماشا ...

خود سرزنشگری :به حالتی گفته می‌شود که فرد خود را به صورت مدا...

⁨⁨⁨⁨⁨چندثانیه ایاز حال و هوای بچه های دهه هشتادی و نودی که ه...

هر گناه یک استغفار می خواهد خوشا به حال کسی که زیر هر گناهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط