رفتم بهش گفتم آقا اصلا من سیگارت

رفتم بهش گفتم آقا اصلا من سیگارت!
میشه دیگه نمیشه؟
دیدم داره هاج و واج نگاهم میکنه ...
گفتم این همه کنت و وینستون و مارلبرو میکشی ,
من اون بهمن روز مبادا ته جیبت باشم!
گفت حالا چرا بهمن روز مبادا ته جیب؟
گفتم آخه نمیدونی که وقتی نسخی و تو بی سیگاری موندی ,
یهو اون بهمن روز مبادا ته جیب یادت میاد چه بهشتیِ داشتنش،
میخوام اون بهشته فقط و فقط سهم من باشه
نه هیچ کس دیگه ای!
گفت تو دیوونه ای،
نه تو خیلی دیوونه ای!
گفتم خب دیوونم که همه حال خوبمو عین سیگاری پیچیدم
گذاشتم ته جیبت دیگه!
خندید ،
رفت که رفت ...
آنگونه که پاییز از کوچه های شهر...

#الهام_تولا
دیدگاه ها (۱)

دیر شده اما چیزی کم نشده ,اصل کار هم گمانم همان است ...باید ...

سرچ کردم «دوستت دارم».نوشت ۵۲۲۲.تو ۵۲۲۲ بار من و کشتی...چیزی...

حالتی از تیمارستان را در زندگی خودم احساس می‌کنم.. بی‌گناه و...

«‏وليسَ لنا فِي الحنين يَد‏وفي البُعد كان لنا ألف يَد!‏سلامٌ...

من عاشق شدمپارت (25)☆☆☆☆☆☆☆☆☆(ته ها دراز میکشه تو رخته خوابش...

خب شروع کنیم به فعالیت (چرا من؟) اون تازه فهمیده بود یه انسا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط