آن بى گناهى ام که در آغوشِ آتشم
آن بى گناهى ام که در آغوشِ آتشم
سودابه ى غزل تویى و من سیاوَشم
بین بهشت و لمسِ تو، ترجیحِ من تویى
از دین خویش و بر تنِ تو، دست میکشم
اسلام و کفر، موى سیاه و سفیدِ توست
چون لفّ و نشر موى تو، هرشب مشوّشم
تو دست خطِ میرعمادى به کِلک و من
سنگ مزارى ام که به خطى مُنقّشم
با وصفِ من شکوه تو محدود میشود
اى بى کران ببخش، که من تیر آرشم...
#عاشقانه
#خاصترین
سودابه ى غزل تویى و من سیاوَشم
بین بهشت و لمسِ تو، ترجیحِ من تویى
از دین خویش و بر تنِ تو، دست میکشم
اسلام و کفر، موى سیاه و سفیدِ توست
چون لفّ و نشر موى تو، هرشب مشوّشم
تو دست خطِ میرعمادى به کِلک و من
سنگ مزارى ام که به خطى مُنقّشم
با وصفِ من شکوه تو محدود میشود
اى بى کران ببخش، که من تیر آرشم...
#عاشقانه
#خاصترین
۴.۶k
۲۰ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.