پارت سوم
پارت سوم
رمان دیدن دوباره ی تو
پلیور قرمزه قد بلندی داشت........ و موهایه لخت و طلایی رو که بیشتر به نارنجی میخورد رو انداخته بود تو صورتش........
سوییشرت سبز لجنیه هم قدش بلند بود ..... موهایش هم قهوه ای تقریبا روشن که یه سایه ی طلایی داشت .......
مهسا رو با ژل زده بود بالا ........
داشتم اون دوتا خوشگله رو آنالیز می کردم که عسل صدام زد:«نگفتی..... کدومشون قشنگ تره ؟؟»
_به نظر من اون سوییشرت سبز لجنی ه قشنگ تره....
عسل_ ولی به نظر من اون پلیور قرمزه قشنگ تره ها...........
عسل دیگه خیلی داش هیز میشد ........... واسه همین در مدرسه رو بستم...............
تو همین حال صدای اعتراضش بلند شد: ااا چرا بستیش داشتم نگاشتن میکردم...........
_نه خیلی هم منظره ی قشنگی بود که تو داشتی نگاشتن میکردی.......
عسل_از نظر تو منظره ی قشنگی نبود .......چون تو خیلی بی احساسی...... و از هیچ پسری هم خوشت نمیاد..............واقعا نمیتونم درکت کنم .............
عسل به معنای واقعی کلمه داشت زر میزد............ دستش رو گرفتم و گفتم:بس کن...... فعلا زر زر رو بزار کنار بیا بریم که الان امتحان شروع میشه .................
وارد کلاس شدیم طبق معمول میخواستم یکم اذیت کنم برای همین....یه لبخند شیطانی زدم رفتم سراغ کیفم و..................
رمان دیدن دوباره ی تو
پلیور قرمزه قد بلندی داشت........ و موهایه لخت و طلایی رو که بیشتر به نارنجی میخورد رو انداخته بود تو صورتش........
سوییشرت سبز لجنیه هم قدش بلند بود ..... موهایش هم قهوه ای تقریبا روشن که یه سایه ی طلایی داشت .......
مهسا رو با ژل زده بود بالا ........
داشتم اون دوتا خوشگله رو آنالیز می کردم که عسل صدام زد:«نگفتی..... کدومشون قشنگ تره ؟؟»
_به نظر من اون سوییشرت سبز لجنی ه قشنگ تره....
عسل_ ولی به نظر من اون پلیور قرمزه قشنگ تره ها...........
عسل دیگه خیلی داش هیز میشد ........... واسه همین در مدرسه رو بستم...............
تو همین حال صدای اعتراضش بلند شد: ااا چرا بستیش داشتم نگاشتن میکردم...........
_نه خیلی هم منظره ی قشنگی بود که تو داشتی نگاشتن میکردی.......
عسل_از نظر تو منظره ی قشنگی نبود .......چون تو خیلی بی احساسی...... و از هیچ پسری هم خوشت نمیاد..............واقعا نمیتونم درکت کنم .............
عسل به معنای واقعی کلمه داشت زر میزد............ دستش رو گرفتم و گفتم:بس کن...... فعلا زر زر رو بزار کنار بیا بریم که الان امتحان شروع میشه .................
وارد کلاس شدیم طبق معمول میخواستم یکم اذیت کنم برای همین....یه لبخند شیطانی زدم رفتم سراغ کیفم و..................
- ۳.۷k
- ۰۳ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط