می آیی ای بهار
می آیی ای بهار
اما
دنیا همین دو کوچه ی بالای شهر نیست
این روزها
گاهی به خانه های یتیمان سری بزن
دست نوازشی به سر بچه ها بکش
یک جفت کفش نو
آهسته کنج بالش شان بگذار
می آیی ای بهار
در راه خود گلی بخر از پیر گل فروش
بر سفره اش اضافه بکن سیب دیگری
باور کن ای بهار
باور بکن فلک زده ها نیز آدمند:
دیوانه های وضعیت قرمز
معتادهای کنج خیابان
بدمست های عق زده در جوی فاضلاب
حتی...
حتی زنان فاحشه دل دارند
در خانه هایشان
اغلب
طفلی گرسنه چشم به راه است...
چند اسکناس نو
سنجاق کن به سینه ی زن های غربتی؛
اما
بی هیچ چشمداشت
با چشم های پاک....
می آیی ای بهار
اما خدای را
درخانه ی شکسته دلان هم بهار باش!
رضا_شیبانی
.
اما
دنیا همین دو کوچه ی بالای شهر نیست
این روزها
گاهی به خانه های یتیمان سری بزن
دست نوازشی به سر بچه ها بکش
یک جفت کفش نو
آهسته کنج بالش شان بگذار
می آیی ای بهار
در راه خود گلی بخر از پیر گل فروش
بر سفره اش اضافه بکن سیب دیگری
باور کن ای بهار
باور بکن فلک زده ها نیز آدمند:
دیوانه های وضعیت قرمز
معتادهای کنج خیابان
بدمست های عق زده در جوی فاضلاب
حتی...
حتی زنان فاحشه دل دارند
در خانه هایشان
اغلب
طفلی گرسنه چشم به راه است...
چند اسکناس نو
سنجاق کن به سینه ی زن های غربتی؛
اما
بی هیچ چشمداشت
با چشم های پاک....
می آیی ای بهار
اما خدای را
درخانه ی شکسته دلان هم بهار باش!
رضا_شیبانی
.
- ۲.۱k
- ۲۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط