پارت

#پارت_47


+شاید چون قبلا انقدر دیونه نبودم



- دیونه چی ؟


اومد جواب بده که آرش یهو صدام زد ...



+ تو اینجایی اون وقت ایتک داره دنبالت میگرده ...



- جدی



+ بعله ، اون دختر به اون خوشگلیو میون اون همه عوضی ول کردی اومدی اینجا چی کار اخه ...


× اومده تا پیش من باشه



آرش یه نگاه تاسف بار به من کردو بعد روبه لیا گفت


+ ول ارشام یکی بهتر از تو و امسال تو داره ...



× چی میگی تو بابا



- بسه من میرم پیش ایتک



+ وایسا منم میام باید باهات حرف بزنم


با ارش از لیا دور شدیم ،


+ تو احمقی چیزی هستی ؟



- چیمیگی


+ رفتی نشستی ور دل اون عوضی که چی



- بابا من بدبخت اومدم هوا بخورم



+ الهیییی



به ایتک که رسیدیم هر دو ساکت شدیم


+ کجا بودی عزیزم ؟


- توی حیاط ، چیزی شده ؟



+ نه ولی انگار تو یچیت هست ، از وقتی اومدیم اینجا یطوریی



- نه فدات بشم خوبم



+ راستی داداش ارش یه دختر نمدونم چی داشتید اسمش فک کنم الینا ،نیا لیا یه همچین چیزایی بود



× اره لیا خب



+ دلم میخواد ببینمش



- چرا با اون چی کار داری



+ فقط کنجکاوم ، اخه زیاد مشتاق دیدن تک بود ، پیامم داده بود بهت


- اها

× بیرون بود ابجی ، دیدمش میگم بیاد پیشت


+ ممنونم
دیدگاه ها (۲)

#پارت_48یکم که گذشت ، آرش و لیا اومدن سمتمون ...× بیا ابجی ج...

#پارت_49+ یعنی چی - بس کن میگم ارش × حالا از من گفتن بود بعد...

#پارت_46- نه خوبم یکم گرممه + مطمئنی اگه حالت خوب نیس بریم -...

#پارت_45سریع به ایتک نگا کردم ، گرم صحبت بودو متوجه چیزی نشد...

زور و عشق پارت ۹

قاصدک کوچولوی من💔🥀تهیونگ کنار تخت بیمارستان نشسته بود فقط آر...

پارت پانزدهم وای اونیکس چیکار کردییییی زنگ زدم به بابام الو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط