رمان دنیای من
رمان دنیای من
پارت ۵۸
دیانا، آخ خدا لعنتت کنه
ارسلان، الان اینه بعد پ.ر.د.تو بزنم چی میشه
دیانا، ارسلاننن درد دارم حرصم ندههههه
ارسلان، باشه فدات شم بیا بریم حموم یکم خوب میشی
دیانا، رفت تو حموم
ارسلان، گذاشتمش تو وان دلشو ماساژ دادم بعد بدن هر دو مونو شستم اومدیم بیرون رفتم براش لباس اوردم تنش کردم نفسم خوبی
دیانا، نه ارسلان درد دارم
ارسلان، عزیزدلم رفتم براش مسکن اوردم دادم بهش خورد دراز کشیدیم رو تخت دستمو بردم زیر لباسش و دلشو ماساژ دادم
دیانا، ارسلان دلمو داشت ماساژ میداد که خوابم برد
ارسلان، دیانا وقتی خوابید منم یکم به صورتش خیره شدم که کم کم خوابم برد
پارت ۵۸
دیانا، آخ خدا لعنتت کنه
ارسلان، الان اینه بعد پ.ر.د.تو بزنم چی میشه
دیانا، ارسلاننن درد دارم حرصم ندههههه
ارسلان، باشه فدات شم بیا بریم حموم یکم خوب میشی
دیانا، رفت تو حموم
ارسلان، گذاشتمش تو وان دلشو ماساژ دادم بعد بدن هر دو مونو شستم اومدیم بیرون رفتم براش لباس اوردم تنش کردم نفسم خوبی
دیانا، نه ارسلان درد دارم
ارسلان، عزیزدلم رفتم براش مسکن اوردم دادم بهش خورد دراز کشیدیم رو تخت دستمو بردم زیر لباسش و دلشو ماساژ دادم
دیانا، ارسلان دلمو داشت ماساژ میداد که خوابم برد
ارسلان، دیانا وقتی خوابید منم یکم به صورتش خیره شدم که کم کم خوابم برد
۸.۰k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.