کوک: پس برو بشین اونجا و ماهان رو ببند
کوک: پس برو بشین اونجا و ماهان رو ببند
ات: باشه
( ات موهاشو میبنده )
کوک: اماده ای
ات: اره اما اروم باش
کوک: نمیتونم قول بدم
(اروم اروم به صورت ات نزدیک میشهکه یهو صدای در میاد )
تق تق تق
کوک: عی سگ به این زندگی
ات: جونم
**: سلام بر جوانان کره
کوک: باز کودوم خری اول صبحی ماهی خورد فاز کوسه گرفت
**:اگ ببینیم میفهمی کوسه ک هیچ نهنگ هم روم بزاری کمه
(کوک درو باز میکنه میبینه تیهونگه )
کوک: تیهونگ؟؟؟؟؟
ته: چیه شبیه این ادمای تیهونگ ندیده شدی رفیق
(همو بغل میکنن)
کوک : کی اومدی از کحا فهمیدی اینجام
ته: بلخره جیمینو لو دادناش
کوک: عی کلک خوشت اومده
ته: به جون تو ن
کوک: خوشت اومده
ته: میگم ن
کوک: خفه شووو دیگ خشت اومده
ته: عجبا اصلا این دختره کیه
ات: من ات ام خشبختم
ته: با کوک چه نسبتی داری خواهرشی؟
کوک: دوست دخترمه
ته : کوک جلسه اضطراری
کوک: هوم
ته :بازم کوککک
کوک: ن این سری من همینو میخوام میدونی با رخترای قبل مثل دسمال رفتار میکردم استفاده ک میشدن مینداختمشون دور اما من الان ۶ سال ات رو میشناسم و الان ۱ ساله دوست دخترمه تا حالا ی بارم باهاش تجربه س ک س نداشتم اون دختر خوبیه و برام ارزش قاعله و منم میخوامش و نگهش میدارم
ته: باشه اما این دختر معلومه دختر خوبیه پس ازش استفاده نکن
کوک: باشه حالا بیا بریم پیشش
ته : بریم
ات: کوک ببین تو جوری بهم ثابت شدی ک حتی اگ باهات تو ی اتاق تاریک و تنها باشم بهم احساس امنیت میدی مرسی ک انقد قشنگ بهم ثابت شدی
کوک: (ات رو بغل میکنه) قشنگم من الماسمو خورد یا دور نمیندازم ولی تو ارزشت برام از الماسم بالا تره
ته: من میرم استراحت کنم شمام برید حرف بزنید
کوک: اوک بیب خوب بخواب ک امروز کلی قراره بگردیم
ته: اوک
کوک: خب ات ما کجا بودیم
ات:
ات: باشه
( ات موهاشو میبنده )
کوک: اماده ای
ات: اره اما اروم باش
کوک: نمیتونم قول بدم
(اروم اروم به صورت ات نزدیک میشهکه یهو صدای در میاد )
تق تق تق
کوک: عی سگ به این زندگی
ات: جونم
**: سلام بر جوانان کره
کوک: باز کودوم خری اول صبحی ماهی خورد فاز کوسه گرفت
**:اگ ببینیم میفهمی کوسه ک هیچ نهنگ هم روم بزاری کمه
(کوک درو باز میکنه میبینه تیهونگه )
کوک: تیهونگ؟؟؟؟؟
ته: چیه شبیه این ادمای تیهونگ ندیده شدی رفیق
(همو بغل میکنن)
کوک : کی اومدی از کحا فهمیدی اینجام
ته: بلخره جیمینو لو دادناش
کوک: عی کلک خوشت اومده
ته: به جون تو ن
کوک: خوشت اومده
ته: میگم ن
کوک: خفه شووو دیگ خشت اومده
ته: عجبا اصلا این دختره کیه
ات: من ات ام خشبختم
ته: با کوک چه نسبتی داری خواهرشی؟
کوک: دوست دخترمه
ته : کوک جلسه اضطراری
کوک: هوم
ته :بازم کوککک
کوک: ن این سری من همینو میخوام میدونی با رخترای قبل مثل دسمال رفتار میکردم استفاده ک میشدن مینداختمشون دور اما من الان ۶ سال ات رو میشناسم و الان ۱ ساله دوست دخترمه تا حالا ی بارم باهاش تجربه س ک س نداشتم اون دختر خوبیه و برام ارزش قاعله و منم میخوامش و نگهش میدارم
ته: باشه اما این دختر معلومه دختر خوبیه پس ازش استفاده نکن
کوک: باشه حالا بیا بریم پیشش
ته : بریم
ات: کوک ببین تو جوری بهم ثابت شدی ک حتی اگ باهات تو ی اتاق تاریک و تنها باشم بهم احساس امنیت میدی مرسی ک انقد قشنگ بهم ثابت شدی
کوک: (ات رو بغل میکنه) قشنگم من الماسمو خورد یا دور نمیندازم ولی تو ارزشت برام از الماسم بالا تره
ته: من میرم استراحت کنم شمام برید حرف بزنید
کوک: اوک بیب خوب بخواب ک امروز کلی قراره بگردیم
ته: اوک
کوک: خب ات ما کجا بودیم
ات:
۵.۵k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.