خیلی وقت بود بیرون نرفته بودم پس قبول کردم

خیلی وقت بود بیرون نرفته بودم پس قبول کردم
رفتم تو اتاقم که آماده شم ،،، یه تیشرت لانگ با طرح اسکلت و یه شلوار بگ که ترند امسال بود انتخاب کردم و یه تینت قهوه ای زدم

در همون حین گوشیم زنگ خورد و اسم جونگکوک رو گوشیم نمایان شد

....................

_ بیا پایین منتظرم * سرد *

.....................

با سرعت از پله ها اومدم پایین که یهو پام گیر کرد به لبه پله ها و پخش سرامیک خونه شدم
پاهام و گردنم کبود شد ولی بلند شدم و به راهم ادامه دادم
رفتم سوار ماشین شدم ، توی راه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد :((((
رسیدیم به مقصد خواستم پیاده شم که یهو جونگکوک گفت :

____________________________________________________________

_ چیکار میکردی تو خونه که اینقدر دیر اومدی ؟

داشتم حاضر میشدم .... تو چرا اینقدر دیر اومدی ؟ میدونی چقدر منتظرت بودم ؟

_ آها ....... من پیش اون‌یکی دوست دخترم بودم * با نیشخند برا اینکه حرص ا.تُ در بیاره وگرنه خیانت نکرده *

پس منم میرم پیش اون‌یکی دوست پسرم * حرصی *

_ چی گفتی ؟ دوباره تکرار کن * عصبی و حرصی *

میخوام ___ برم ___ پیشه ___ اون یکی ___ دوست ___ پسرم * شمرده شمرده *

_ دوست پسرت ؟ چی داری میگی ا.ت ؟؟؟ * عصبی و حرصی *

__________________________________________________________

جواب سؤالش رو ندادم و عصبی از ماشین پیاده شدم
رفتم داخل بار .... اونجا پر از دخترای هر//زه بود که خودشونو به پسرا میچسبوندن




ادامه دارد ....

بابت غیبتم خیلی خیلی عذر میخوام
واقعا شرایطی نداشتم که بتونم براتون پارت بزارم

#سناریو
#فیک
دیدگاه ها (۲)

اومدم یه خبریُ بهتون بدمبنده نشستم شاهکار خودم * فیک پس از ج...

دوست پسر روانی ولی دوست داشتنی من part : 04بدون اهمیت بهشون ...

دوستان عزیز و گل گلاب 🤣شبتون بخیر راستش من این فیک جدید رو خ...

دوست پسر روانی ولی دوست داشتنی من part : 02 داشتم میرفتم که ...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

love Between the Tides²¹ا/ت: مامان میخوام با گوگولی بازی کنی...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط