چندشاتی جونگکوک

چندشاتی جونگکوک

part 3

جونگکوک یک خونه ی خیلی بزرگ و شیک داشت.. جونگکوک بهترین مدل جهان هست...
خیلی پولدار هست و زیبآ...
جونگکوک‌جلوی در خونه وایساد..
در‌کرکره ای خونه رو بالا داد ک موتور رو داخل پارکینگ داخل حیاط‌ گذاشت

ات از‌موتور‌پیاده شد..
اروم‌وارد خونه شد..
جونگکوک‌پشت سرش راه رفت...

-وایسا...

ات آروم‌وایساد و برگشت سمت‌جونگکوک..

+ب..بله؟

جونگکوک به ات رسید..
ات رو به دیوار راهرو چسبوند..

- باید برای کار و ضرری که به من زدی تنبیه بشی..

+تنبیه؟؟..لطفا.. من حواسم‌نبود

-نچ.. نه دیگه نشد.. باید بها اش رو پس بدی..

جونگکوک دختر رو براید استایل بغل کرد و به سمت اتاق برد..
و ***

ات ویو

دلم خیلی درد‌میکرد...
جونگکوک من رو براید استایل بغلم کرد و به سمت حموم برد، وارد حموم شدیم..

من رو داخل وان‌گذاشت و آب داغ رو باز کرد..
شروع کرد به ماساژ دادن دل و کمرم..

بعد از چند دقیقه...

-بهتری عزیزم؟

+خ..خوبم..

-خوبه..

+کوک...

-جونم؟

+ ببخشید.. من نمیخواستم..

-عیب نداره.. من فقط نگران بودم تو آسیب ندیده باشی..
نمیگی یه‌موقع آسیب میبینی؟

+ببخشید..

-عیب نداره عزیزم

جونگکوک و ات حموم کردن و از حموم‌برگشتن
حال ات بهتر شد..

کمی خوراکی خوردن
فیلم‌دیدن ...

the end
خیلی چرت شد این...
دیدگاه ها (۲۹)

چندشاتی تهیونگpart 1 با عجله شروع کردم به آرایش کردن..یه لبا...

چندشاتی تهیونگ..part 2 منم همینطور عشقم...تهیونگ‌لبخند زد، م...

چندشاتی جونگکوکpart 2مرد چیزی‌نگفت.. به ماشین شاستی بلندش تک...

چندشاتی جونگکوک..part 1با صدای کشیده شدن‌چرخ روی آسفالت و تر...

قهر من

دیدار اول ..

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط