پارت نوزده
پارت نوزده
ا.ت، باشه برو
ا.ت، ویو
رفتاراش اصلا شبی یه بچه سه ساله نیست کل روز رو تا پیانو میزنه یه پشت خونه تمرین های رزمی میکنه از نامی ته جیهوپ جین جیمین همه پرسیدم میگه که اون مثل شوگاس و برا یه خون اشام عادیه منم زیاد اهمیت نمیدم امروز قراره بچه ها بیا خونمون و یه سر بزنن منم کارام خوبه و قراره هفته دیگه برای یه کاری برم خارج از شهر امید وارم اتفاقی بدی نیوفته
یه ساعت بعد
نامی ، ا.ت خانوم مااومدیم
ته ، وایی ثانا کوش
جیهوپ ، سانشاینم کجاس
ا.ت، آروم بابا یه ترمز بگیرین سلام و ممنون منم خوبم و اینکه ثانا پشت خونس بیاین بریم پیشش
ثانا ، بسه این دیگه چه وضعشه دارم میمیرم چند شده همه ازم میترسن البته من عاشق اینم و لی خب روز به روز دارم قدت مند تر میشم و یه تقیراتی برام به وجود اومده
نامی، ا.ت قبل از اینکه بریم ما باید به ثانا بگیم که به خون اشامه الان وقتشه که شمشیر خانواده کی مارو بگیره و بعد ثروت شوگا بهش برسه
ا.ت، فهمیدم
جین ، ثانا جونم کوشی
جیمین ، خفاش کوچولو
ثانا ، من اینجام
ته ، ای خدا دلم برات یه زره شده بودا
ثانا ، اولا سلام به همه دومه من دلم اوکی بود و با دفعه قبل فرقی نداشت
جین ، ای خدا تو مثل باـ.......
که ا.ت میزنه بهش
جین ، باکس کفشی
ثانا ،عمو جان آروم باش هل نکن
نما ، خب دیگه بسه ثانا جون تو امروز تولدته و ماهم بخاطر همین اینجاییم قشنگ من تو امشب تو ماه کامل خود واقعیت میشی دندونات تیز تر اشتهات به خوب وحشت ناک و رنگتم یکم میره مثل ما
ثانا ، چی داری میگی عمو ینی شما هم خون اشام هستی و همین طور شماها
مامان تو نکنه
ا.ت، نه عزیزم من خون اشام نیستم پدرت هست
ثانا ، پپدرم من تاحالا چرا نمیدونستم
ته ، این یه رسمیه که تا وقتی علایمش رو نشده نباید بدونی
ثانا ، فهمیدم اما خب بابام چی اون کیه چرا کسی بمن نمی که هر دفه همتون از زیرش در میارید اصلا زندس و جود داره ولم کرده کجاس
ا.ا، برای دونستم این باید یکم دیگه صبر کنی
نامی خب عزیزم بیا این گردنبند خانوادگی ما و شمشیر مقدس هستش
(عکسشو میزارم )
ثانا اونو گردنش کرد که ماه از پشت ابر ها بیرون اومد و به صورت سفید و چشمای سیاه ثانا خورد و اون چشما کم کم قرمز رنگ شد که نامی چون از همه بزرگ تر بود جام خون آلود رو بهش داد و ثانا سر کشید بعد چند دقیقه همچی سر جای خودش برگشت
جیهوپ، سانشاینم الان چه حسی داره
ثانا ، قدرتی که داشت خفن میکرد بیرون اومده آزاد شده قلبم زیاد درد نمیکنه و سرعتم بالا رفته خوشم میاد
که بعد دستشو که داشت حالت یه دود قرمز بیرون میومد که نامی گفت
این عالیه تو تو خون خون اشام اعظم ینی پدر بزرگت رو داری و بعد از اون تو قراره جانشینش باشی
ا.ت، من که نفهمیدم......
تا پارت بعد 🍷🔪
ا.ت، باشه برو
ا.ت، ویو
رفتاراش اصلا شبی یه بچه سه ساله نیست کل روز رو تا پیانو میزنه یه پشت خونه تمرین های رزمی میکنه از نامی ته جیهوپ جین جیمین همه پرسیدم میگه که اون مثل شوگاس و برا یه خون اشام عادیه منم زیاد اهمیت نمیدم امروز قراره بچه ها بیا خونمون و یه سر بزنن منم کارام خوبه و قراره هفته دیگه برای یه کاری برم خارج از شهر امید وارم اتفاقی بدی نیوفته
یه ساعت بعد
نامی ، ا.ت خانوم مااومدیم
ته ، وایی ثانا کوش
جیهوپ ، سانشاینم کجاس
ا.ت، آروم بابا یه ترمز بگیرین سلام و ممنون منم خوبم و اینکه ثانا پشت خونس بیاین بریم پیشش
ثانا ، بسه این دیگه چه وضعشه دارم میمیرم چند شده همه ازم میترسن البته من عاشق اینم و لی خب روز به روز دارم قدت مند تر میشم و یه تقیراتی برام به وجود اومده
نامی، ا.ت قبل از اینکه بریم ما باید به ثانا بگیم که به خون اشامه الان وقتشه که شمشیر خانواده کی مارو بگیره و بعد ثروت شوگا بهش برسه
ا.ت، فهمیدم
جین ، ثانا جونم کوشی
جیمین ، خفاش کوچولو
ثانا ، من اینجام
ته ، ای خدا دلم برات یه زره شده بودا
ثانا ، اولا سلام به همه دومه من دلم اوکی بود و با دفعه قبل فرقی نداشت
جین ، ای خدا تو مثل باـ.......
که ا.ت میزنه بهش
جین ، باکس کفشی
ثانا ،عمو جان آروم باش هل نکن
نما ، خب دیگه بسه ثانا جون تو امروز تولدته و ماهم بخاطر همین اینجاییم قشنگ من تو امشب تو ماه کامل خود واقعیت میشی دندونات تیز تر اشتهات به خوب وحشت ناک و رنگتم یکم میره مثل ما
ثانا ، چی داری میگی عمو ینی شما هم خون اشام هستی و همین طور شماها
مامان تو نکنه
ا.ت، نه عزیزم من خون اشام نیستم پدرت هست
ثانا ، پپدرم من تاحالا چرا نمیدونستم
ته ، این یه رسمیه که تا وقتی علایمش رو نشده نباید بدونی
ثانا ، فهمیدم اما خب بابام چی اون کیه چرا کسی بمن نمی که هر دفه همتون از زیرش در میارید اصلا زندس و جود داره ولم کرده کجاس
ا.ا، برای دونستم این باید یکم دیگه صبر کنی
نامی خب عزیزم بیا این گردنبند خانوادگی ما و شمشیر مقدس هستش
(عکسشو میزارم )
ثانا اونو گردنش کرد که ماه از پشت ابر ها بیرون اومد و به صورت سفید و چشمای سیاه ثانا خورد و اون چشما کم کم قرمز رنگ شد که نامی چون از همه بزرگ تر بود جام خون آلود رو بهش داد و ثانا سر کشید بعد چند دقیقه همچی سر جای خودش برگشت
جیهوپ، سانشاینم الان چه حسی داره
ثانا ، قدرتی که داشت خفن میکرد بیرون اومده آزاد شده قلبم زیاد درد نمیکنه و سرعتم بالا رفته خوشم میاد
که بعد دستشو که داشت حالت یه دود قرمز بیرون میومد که نامی گفت
این عالیه تو تو خون خون اشام اعظم ینی پدر بزرگت رو داری و بعد از اون تو قراره جانشینش باشی
ا.ت، من که نفهمیدم......
تا پارت بعد 🍷🔪
۵.۷k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.