عاشقی ممنوعه
پارت ۱
ویو ات
امروز مدرسه رفته بودم خیلی خسته بودم بالاخره مدرسه تموم شد راه افتادم سمت خونه وسط راه یدونه پسر خوشگل رو دیدم که انگار اون هم همین اطراف بود بهم گفت میای با هم بریم منم گفتم باشه با هم به راهمون ادامه دادیم توی راه بهم میگفت که عاشق یک دختری شده و میخواد بهش اعتراف کنه ولی نمیدونه چجوری میخواستم کمکش کنم پس علاقه هایی که من و اکثر دخترا داریم رو بهش گفتم و اونم گفت آها باشه ممنون و به راهمون ادامه دادیم نزدیک های خونمون بودم که یهو ترسیده ازم پرسید که تو با کسی تو رابطه ای منم مونده بودم چرا تعجب کرده گفتم نه انگار خیالش راحت شد به خونه رسیدیم و ازش خدا حافظی کردم و رفتم داخل
#بنگتن #کیپاپ#بی_تی_اس #جین #سوکجین #آر_ام #آرام#مین_یونگی #شوگا #آگوست_دی #جیهوپ #هوسوک #جانگ_هوسوک #جیمین #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #تهیونگ #وی #جونگ_کوک #کوک #فیک #فیکشن#ری_اکشن #سناریو #تصور_کن #تصور_کنید #تصور_کنید_بی_تی_اس #تصور_کن_بی_تی_اس #ریاکشن #ری_اکشن_بی_تی_اس
ویو ات
امروز مدرسه رفته بودم خیلی خسته بودم بالاخره مدرسه تموم شد راه افتادم سمت خونه وسط راه یدونه پسر خوشگل رو دیدم که انگار اون هم همین اطراف بود بهم گفت میای با هم بریم منم گفتم باشه با هم به راهمون ادامه دادیم توی راه بهم میگفت که عاشق یک دختری شده و میخواد بهش اعتراف کنه ولی نمیدونه چجوری میخواستم کمکش کنم پس علاقه هایی که من و اکثر دخترا داریم رو بهش گفتم و اونم گفت آها باشه ممنون و به راهمون ادامه دادیم نزدیک های خونمون بودم که یهو ترسیده ازم پرسید که تو با کسی تو رابطه ای منم مونده بودم چرا تعجب کرده گفتم نه انگار خیالش راحت شد به خونه رسیدیم و ازش خدا حافظی کردم و رفتم داخل
#بنگتن #کیپاپ#بی_تی_اس #جین #سوکجین #آر_ام #آرام#مین_یونگی #شوگا #آگوست_دی #جیهوپ #هوسوک #جانگ_هوسوک #جیمین #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #تهیونگ #وی #جونگ_کوک #کوک #فیک #فیکشن#ری_اکشن #سناریو #تصور_کن #تصور_کنید #تصور_کنید_بی_تی_اس #تصور_کن_بی_تی_اس #ریاکشن #ری_اکشن_بی_تی_اس
۲.۰k
۲۲ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.