بازی با اتش پارت ۱۳
#جیمین
من و رزی رو از کشور انداخته بیرون و ما تو یک بیابون بودیم که تموم نمی شه و رزی تو مبایلش یکدفعه دیدم با عصبانیت اومد پیشم و چک من و زد گفتم چرا می زنی
رزی: دیگه طرف من نیا
جیمین: اخه چرا
رزی: خودت می دونی
بعد چند دقیقه همه جا تاریک شد رزی برای خودش اتیش درست کرد و به من اجازه نمی داد باهاش صحبت کنم یا ازش سوال کنم...
#تنهایی #love
من و رزی رو از کشور انداخته بیرون و ما تو یک بیابون بودیم که تموم نمی شه و رزی تو مبایلش یکدفعه دیدم با عصبانیت اومد پیشم و چک من و زد گفتم چرا می زنی
رزی: دیگه طرف من نیا
جیمین: اخه چرا
رزی: خودت می دونی
بعد چند دقیقه همه جا تاریک شد رزی برای خودش اتیش درست کرد و به من اجازه نمی داد باهاش صحبت کنم یا ازش سوال کنم...
#تنهایی #love
۱۴.۳k
۱۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.