Part

#Part6

#سهیل

وای! وای! وای !وای ! دلم میخواد سرمو بکوبم توی دیوار انقد که دختره جیغ زده بود
دیگه واقعا دارم عصبی میشم خدا کنه یاشار به شوخی نگرفته باشه حرفامو !

یه چک زدم تو گوشش که افتاد زمین...
چقد به قول یاشار کوچولو و بچس !
- خفه شو ! فقط خفه شو!
نشست گوشه دیوار و سرشو گزاشت روی پاهاش و دیکه حتی صدای هق هقش نیومد
ای وای ‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌... ای وای
من چیکار کردم؟
عذاب وجدان داشت خفم میکرد
روی دو پا نشستم جلوش و هی میخواستم صداش کنم
عذر خواهی کنم ولی هربار ...
هربار یاد حرف یاشار می افتم که میگه :
بزار ازت حساب ببره !
مهربونی؟ ممنوع !
حرف این چند سال همین بود
(((مهربونی ممنوع!)))
ولی من تاحالا با کسی اینطور حرف نزدم
اینطور رفتار نکردم
حقش این نبود !
دیدگاه ها (۰)

#Part7شاید یه نیم ساعت همونطور پشیمون بهش زل زده بودم که یهو...

#Part8فضا برام خفه شده بود ...دیگه نمیتونستم وایسم ...همیشه ...

شخصیت هلیا .

- ببین ، باید چکش کنی ! ببینی که شغل داره یا نه با پلیس در ا...

ببخشید دیر گذاشتم

part ²⁸و چیزی که جلوش بود....جنازه بودجنازه‌ی بابام..و مامان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط