چند پارتی کوک: وقتی بخاطر دعوا با هم قهر میکنید.
چند پارتی کوک: وقتی بخاطر دعوا با هم قهر میکنید.
پارت² ـــ♡ـــ
(@7jkjkjimmi7 🥺❤✊🏻: درخواستی)
ا/ت: مامان میگم من حامله نیستم چرا باید برم تست بارداری بدم؟
مامان: یااا ارامش😂 اروم باش حالا من ی چیزی گفتم ولی هر وقت وقت کردی برو ب خودت سخت نگیر دختر
ا/ت: مامان جونممم
مامان: جون دلم دخترم؟
ا/ت: خب راستش... میشه برام لواشک بخری؟
مامان: 😂 مگ شوهر نداری دختر؟
ا/ت: اخه کوک کمپانیه
مامان: همش کمپانی همش کمپانی تو چجوری اینو تحملش میکنی؟
ا/ت: هعی ب سختی مامان
مامان: 😂 میدونم
ا/ت: میشه برام بخری؟ 👈🏻👉🏻
مامان: راستش میدونستم کوک لواشک دوست دار... چند روز پیش براتون پستش کردم فکر کنم امروز برسه دستتون
صدای زنگ در اومد
ا/ت: واییبب مامانی خیلی دوستت دارم ولی شرمنده لواشکام رسیدن
مامان: 😂 ای شیکمو باشه قربونت برم کاری نداری؟ اگ کاری داشتی بهم زنگ بزن باشه؟
ا/ت: چشم ب بابا سلام برسونین خیلی دوستتون دارم خدافیز
گوشیو قط کردم و ب طرف در رفتم پستچی بود
پستچی: سلام شما خانوم جئون ا/ت هستید؟
ا/ت: بله خودم هستم
پستچی: این بسته برا شماست از طرف ی خانومی ب نام کیم تیوری(مامان ا/ت)
ا/ت: ممنون
پستچی: لطفا اینجا رو امضا کنید
بسته رو گرفتم و امضا کردم و بدو بدو اومدم خونه واییی مامان از کجا میدونست کوک لواشک دوس داره؟ ولی الان من نمیدم بهش😂
ویو کوک:
امروز با اعضا داشتیم برای کنسرت بوسان تمرین میکردیم ولی چون وقت زیادی برای تمرین میخاستیم مجبور شدیم امشب رو کمپانی بمونیم
خیلی نگران ا/ت بودم چون اون تنهایی و بدون بغل کردنم نمیتونست بخابه برا همین بهش زنگ زدم تا نگرانم نشه من میدونم بم اونجا هست و میتونه ازش محافظت کنه ولی هعی بازم باید بهش زنگ بزنم و بگم ک حواسش ب خودش باشه تا نگرانش نشم پس رفتم توی اتاق استراحت تا بهش زنگ بزنم.....
پارت² ـــ♡ـــ
(@7jkjkjimmi7 🥺❤✊🏻: درخواستی)
ا/ت: مامان میگم من حامله نیستم چرا باید برم تست بارداری بدم؟
مامان: یااا ارامش😂 اروم باش حالا من ی چیزی گفتم ولی هر وقت وقت کردی برو ب خودت سخت نگیر دختر
ا/ت: مامان جونممم
مامان: جون دلم دخترم؟
ا/ت: خب راستش... میشه برام لواشک بخری؟
مامان: 😂 مگ شوهر نداری دختر؟
ا/ت: اخه کوک کمپانیه
مامان: همش کمپانی همش کمپانی تو چجوری اینو تحملش میکنی؟
ا/ت: هعی ب سختی مامان
مامان: 😂 میدونم
ا/ت: میشه برام بخری؟ 👈🏻👉🏻
مامان: راستش میدونستم کوک لواشک دوست دار... چند روز پیش براتون پستش کردم فکر کنم امروز برسه دستتون
صدای زنگ در اومد
ا/ت: واییبب مامانی خیلی دوستت دارم ولی شرمنده لواشکام رسیدن
مامان: 😂 ای شیکمو باشه قربونت برم کاری نداری؟ اگ کاری داشتی بهم زنگ بزن باشه؟
ا/ت: چشم ب بابا سلام برسونین خیلی دوستتون دارم خدافیز
گوشیو قط کردم و ب طرف در رفتم پستچی بود
پستچی: سلام شما خانوم جئون ا/ت هستید؟
ا/ت: بله خودم هستم
پستچی: این بسته برا شماست از طرف ی خانومی ب نام کیم تیوری(مامان ا/ت)
ا/ت: ممنون
پستچی: لطفا اینجا رو امضا کنید
بسته رو گرفتم و امضا کردم و بدو بدو اومدم خونه واییی مامان از کجا میدونست کوک لواشک دوس داره؟ ولی الان من نمیدم بهش😂
ویو کوک:
امروز با اعضا داشتیم برای کنسرت بوسان تمرین میکردیم ولی چون وقت زیادی برای تمرین میخاستیم مجبور شدیم امشب رو کمپانی بمونیم
خیلی نگران ا/ت بودم چون اون تنهایی و بدون بغل کردنم نمیتونست بخابه برا همین بهش زنگ زدم تا نگرانم نشه من میدونم بم اونجا هست و میتونه ازش محافظت کنه ولی هعی بازم باید بهش زنگ بزنم و بگم ک حواسش ب خودش باشه تا نگرانش نشم پس رفتم توی اتاق استراحت تا بهش زنگ بزنم.....
۲۳.۴k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.