fake kook
fake kook
part*12
صبح
رفته بودیم ازمایشگاه
👩🏻⚕️: خب خانم بفرمایید این اتاق
م: عزیزم منم میام
👩🏻⚕️: نه باید خودش تنها باشه
ا.ت: چی تنها
👩🏻⚕️: اره
ا.ت: کوک من میترسم
کوک: عزیزم باید تنها بری
ا.ت: ولی میگم من میترسم
کوک:ببخشید خانم دکتر
👩🏻⚕️: بله
کوک: خانم دکتر منم میتونم همراهشون بیام
👩🏻⚕️: البته میشه ولی بعد باید با من عکس بگیری
کوک: باشه
ا.ت: نه نمیخواد خودم میرم
کوک: نترسیا
ا.ت: نمیترسم
کوک: پس کی بود تا چند دقیقه پیش میگفت
ا.ت: چیزی نگو
ده دقیقه بعد
م: تموم شد
ا.ت: اره
کوک: دردت نگرفت
ا.ت: یکم چرا
کوک: خب بریم
ا.ت: اره بریم
م: نگفتن کی جواب ازمایش میاد
کوک: هانیا گفت که بخاطر شما امشب خودم امادش میکنم
م: نمیدونی اگه مثبت باشه چقدر خوشحال میشم
عروسم تو چی خوشحال نمیشی
ا.ت: ها چی نه خوشحال نمیشم
م: چرا عزیزم
ا.ت: من بچه دوست ندارم
کوک: ا.ت عزیزم بسه
ا.ت: خب راست میگم یه لحظه وایسا
کوک: چیه
ا.ت: صبر کن
کوک: بخدا اگه دوباره بخوای قهر کنی
ا.ت: نه نه حالم داره بهم میخوره
کوک: اها وایسادم
رفتم بیرون حالم خیلی بد بود
کوک اومد پایین
کوک: خوبی
ا.ت: نه حالم خیلی خیلی بده
کوک: خب اگه میخوای تا بریم بیمارستان
ا.ت: نه نمیخوام
م:ا.ت چیشد
ا.ت: نمیدونم
کوک: بهت میگم بریم بیمارستان
ا.ت:نه فقط یکم دور بزنم خوب میشم
م: راست میگه میریم بیمارستان
ا.ت: میگم خوبم کوک یه چیزی
کوک: جانم
ا.ت: دلم پاستیل میخواد
کوک: پاستیل 😳
ا.ت: اره
کوک: تو که پاستیل و ژله نمیخوردی
ا.ت:ولی الان میخوام
م: دارم نوه دار میشم میدونم
ا.ت: نه نه اسم بچه رو نیار
م: 😂
کوک: 😅الان میرم میخرم
رفتم برای ا.ت کلی پاستیل گرفتم
کوک: بیا بخور
ا.ت: مرسی
کوک: نوش جونت
م: خب الان میخواین چیکار کنید
کوک: اگه میخواید تا بریم رستوران
م: نمیدونم
ا.ت: ولی من گرسنم نیست
کوک:تو چرا اینجوری میکنی یا گرسنته یا گرسنت نیست
ا.ت: خومم نمیدونم چرا
م: خب چیکارش داری عزیزم هرکجا که میگی تا بریم
ا.ت: خوابم میاد تا بریم خونه
م: باشه
کوک: واقعا به این زودی میخواین برین
م: اره دیگه
رفتیم خونه
ا.ت: خب من برم بخوابم
کوک: بیا یه چیزی بخور
ا.ت: نموخوام
کوک: حداقل بخاطر بچه
ا.ت: من بچه ندارم
کوک: باز شروع کردی باشه برو بخواب
ا.ت: شب بخیر
کوک: الان ظهره
ا.ت: خب هرچی من برم بخوابم
#کوک
#فیک
#سناریو
part*12
صبح
رفته بودیم ازمایشگاه
👩🏻⚕️: خب خانم بفرمایید این اتاق
م: عزیزم منم میام
👩🏻⚕️: نه باید خودش تنها باشه
ا.ت: چی تنها
👩🏻⚕️: اره
ا.ت: کوک من میترسم
کوک: عزیزم باید تنها بری
ا.ت: ولی میگم من میترسم
کوک:ببخشید خانم دکتر
👩🏻⚕️: بله
کوک: خانم دکتر منم میتونم همراهشون بیام
👩🏻⚕️: البته میشه ولی بعد باید با من عکس بگیری
کوک: باشه
ا.ت: نه نمیخواد خودم میرم
کوک: نترسیا
ا.ت: نمیترسم
کوک: پس کی بود تا چند دقیقه پیش میگفت
ا.ت: چیزی نگو
ده دقیقه بعد
م: تموم شد
ا.ت: اره
کوک: دردت نگرفت
ا.ت: یکم چرا
کوک: خب بریم
ا.ت: اره بریم
م: نگفتن کی جواب ازمایش میاد
کوک: هانیا گفت که بخاطر شما امشب خودم امادش میکنم
م: نمیدونی اگه مثبت باشه چقدر خوشحال میشم
عروسم تو چی خوشحال نمیشی
ا.ت: ها چی نه خوشحال نمیشم
م: چرا عزیزم
ا.ت: من بچه دوست ندارم
کوک: ا.ت عزیزم بسه
ا.ت: خب راست میگم یه لحظه وایسا
کوک: چیه
ا.ت: صبر کن
کوک: بخدا اگه دوباره بخوای قهر کنی
ا.ت: نه نه حالم داره بهم میخوره
کوک: اها وایسادم
رفتم بیرون حالم خیلی بد بود
کوک اومد پایین
کوک: خوبی
ا.ت: نه حالم خیلی خیلی بده
کوک: خب اگه میخوای تا بریم بیمارستان
ا.ت: نه نمیخوام
م:ا.ت چیشد
ا.ت: نمیدونم
کوک: بهت میگم بریم بیمارستان
ا.ت:نه فقط یکم دور بزنم خوب میشم
م: راست میگه میریم بیمارستان
ا.ت: میگم خوبم کوک یه چیزی
کوک: جانم
ا.ت: دلم پاستیل میخواد
کوک: پاستیل 😳
ا.ت: اره
کوک: تو که پاستیل و ژله نمیخوردی
ا.ت:ولی الان میخوام
م: دارم نوه دار میشم میدونم
ا.ت: نه نه اسم بچه رو نیار
م: 😂
کوک: 😅الان میرم میخرم
رفتم برای ا.ت کلی پاستیل گرفتم
کوک: بیا بخور
ا.ت: مرسی
کوک: نوش جونت
م: خب الان میخواین چیکار کنید
کوک: اگه میخواید تا بریم رستوران
م: نمیدونم
ا.ت: ولی من گرسنم نیست
کوک:تو چرا اینجوری میکنی یا گرسنته یا گرسنت نیست
ا.ت: خومم نمیدونم چرا
م: خب چیکارش داری عزیزم هرکجا که میگی تا بریم
ا.ت: خوابم میاد تا بریم خونه
م: باشه
کوک: واقعا به این زودی میخواین برین
م: اره دیگه
رفتیم خونه
ا.ت: خب من برم بخوابم
کوک: بیا یه چیزی بخور
ا.ت: نموخوام
کوک: حداقل بخاطر بچه
ا.ت: من بچه ندارم
کوک: باز شروع کردی باشه برو بخواب
ا.ت: شب بخیر
کوک: الان ظهره
ا.ت: خب هرچی من برم بخوابم
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۸.۶k
۱۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.