دیگر همه چیز عادی شد
دیگر همه چیز عادی شد ....
زمستان هم امد ....
پاییز هم رفت ...
بس است دیگر ...
کافیست هرچه با زمان و فصل بازی کردیم ....
میخواهم اینبار بشکنی ....
بجای دل فاصله را ....
تا شاید دوباره ..
دو دست ...
دونگاه...
دو دل ..
و دو لب....که همگی تشنه اند به هم برسند .....
زمستان هم امد ....
پاییز هم رفت ...
بس است دیگر ...
کافیست هرچه با زمان و فصل بازی کردیم ....
میخواهم اینبار بشکنی ....
بجای دل فاصله را ....
تا شاید دوباره ..
دو دست ...
دونگاه...
دو دل ..
و دو لب....که همگی تشنه اند به هم برسند .....
- ۳۹۷
- ۰۲ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط