عشق پنهان من
#عشق_پنهان_من
#پارت_۷
ویو ا/ت:
کی بود زنگ زد؟
سهون: سه رویی بود گفت میخواد بیاد خونمون
ا/ت: اها باشه پس من میرم پیش آجوما کمکش میکنم
سهون: باشه برو
(یک ساعت بعد )
صدای زنگ اومد رفتم در رو باز کردم دیدم یک مرد خوشتیپ و خوشگله
ا/ت: سلام اقای سه رویی خوش آمدید بفرمایید داخل
سه رویی: او پس اسم منم میدونی خانم خوشگله
ا/ت: بله بفرمایید تو
ویو سه رویی:
رفتم پیش سهون و بگو و بخند کردیم که یهو ا/ت آب میوه اورد
سه رویی: دست درد نکنه خوشگله
ا/ت: نوش جان
سهون: وای سه رویی این دختره دیشب زیرم بود خودتم پردشو پاره کردم عجب خوش بود
سه رویی:(تو دلش: ولش بزار زن باشه مهم اینه کیفمو ببرم بعدا خوب به فاکت میدم
سه رویی: هجب دختره سک. سی سینه های بزرگ و کون بزرگ و یک هیکل عالی جون میده برای کردنش هر ثانیه
اخری بدستت میارم هرزه
سهون رفت دستشویی منم رفتم آشپزخانه کونشو از پشت میدیدم عجب جگریه این یهو متوجه من شد و باید یک بهانه درست میکردم
ویو ا/ت:
تو آشپزخانه بودم که یهو نگاه کسی به خودم رو حس کردم برگشتم دیدم سه روییه
ا/ت: چیزی لازم دارین؟
سه رویی: نه خودتو میخوام اگه میشه فردا بریم کافه چیزی بخوریم حوصلم سر رفته نترسی ها کاری بهت ندارم
ا/ت: اخه باید کارای اینجارو انجام بدم و بعدش از ارباب اجازه بگیرم
سه رویی: باشه فردا میبینمت اینم شمارم....
ا/ت: ممنونم
(فردا ظهر )
آجوما: دخترم بیا ناهار
ا/ت: اومدم الان میام
دیدم بشقاب من رو میزه و سهون هم داره غذا مبخوره
ا/ت: اجوما من اشپزخانه میخورم غذامو
سهون: هوی بیا اینجا ببببنم
رفتم بالای سر صندلی وایسادم
سهون: کوری میگم بشین رو صندلی
ا/ت: من بعدا میخورم گشنم نیست قورر.(صدای شکمش)
سهون: ازت میباره که گشنه نیستی بشین
ا/ت: نمیشینم
دیدم سهون یهو.......
15لایک تا ادامع💜✨
#پارت_۷
ویو ا/ت:
کی بود زنگ زد؟
سهون: سه رویی بود گفت میخواد بیاد خونمون
ا/ت: اها باشه پس من میرم پیش آجوما کمکش میکنم
سهون: باشه برو
(یک ساعت بعد )
صدای زنگ اومد رفتم در رو باز کردم دیدم یک مرد خوشتیپ و خوشگله
ا/ت: سلام اقای سه رویی خوش آمدید بفرمایید داخل
سه رویی: او پس اسم منم میدونی خانم خوشگله
ا/ت: بله بفرمایید تو
ویو سه رویی:
رفتم پیش سهون و بگو و بخند کردیم که یهو ا/ت آب میوه اورد
سه رویی: دست درد نکنه خوشگله
ا/ت: نوش جان
سهون: وای سه رویی این دختره دیشب زیرم بود خودتم پردشو پاره کردم عجب خوش بود
سه رویی:(تو دلش: ولش بزار زن باشه مهم اینه کیفمو ببرم بعدا خوب به فاکت میدم
سه رویی: هجب دختره سک. سی سینه های بزرگ و کون بزرگ و یک هیکل عالی جون میده برای کردنش هر ثانیه
اخری بدستت میارم هرزه
سهون رفت دستشویی منم رفتم آشپزخانه کونشو از پشت میدیدم عجب جگریه این یهو متوجه من شد و باید یک بهانه درست میکردم
ویو ا/ت:
تو آشپزخانه بودم که یهو نگاه کسی به خودم رو حس کردم برگشتم دیدم سه روییه
ا/ت: چیزی لازم دارین؟
سه رویی: نه خودتو میخوام اگه میشه فردا بریم کافه چیزی بخوریم حوصلم سر رفته نترسی ها کاری بهت ندارم
ا/ت: اخه باید کارای اینجارو انجام بدم و بعدش از ارباب اجازه بگیرم
سه رویی: باشه فردا میبینمت اینم شمارم....
ا/ت: ممنونم
(فردا ظهر )
آجوما: دخترم بیا ناهار
ا/ت: اومدم الان میام
دیدم بشقاب من رو میزه و سهون هم داره غذا مبخوره
ا/ت: اجوما من اشپزخانه میخورم غذامو
سهون: هوی بیا اینجا ببببنم
رفتم بالای سر صندلی وایسادم
سهون: کوری میگم بشین رو صندلی
ا/ت: من بعدا میخورم گشنم نیست قورر.(صدای شکمش)
سهون: ازت میباره که گشنه نیستی بشین
ا/ت: نمیشینم
دیدم سهون یهو.......
15لایک تا ادامع💜✨
۱۰.۵k
۱۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.