ددی فاکر
ددی_فاکر
پارت ۸۶
ساعت ۹ شب بود
کوک قَلتی خورد و پاشد؛دید ساناکو خوابه
کوک:: پاشو بینم..هوی ساناکو؛؛پاشو
ساناکو تکونی خورد چشاشو رو هم فشورد
کوک:: پاشو یکم تحرک داشته باش..واسه بچه خوب نی همش یا خاب باشی یا نشسته
ساناکو:: ولم کننن
کوک خم شد روش و لبشو ب دندون گرفت و محکم گازش گرفت
طوری ک گوشه لبش جر خورد
ساناکو جیغی کشید و پاشد با مشت کوبید رو شونه کوک
کوک هم پوزخندی زد و پاشد
ساناکو:: مرتیکه وحشییی..من عاشق چیه تو شدم؟؟؟؟
کوک:: از خداتم باشه..پاشو؛منم باید برم
ساناکو:: یکم دیگه...
کوک:: هوم؟؟
ساناکو:: هیچی...
کوک:: بینم...بوس میخوای؟ بغل میخوای؟
ساناکو:: م..من؟
کوک:: عام..هیچی..ولش
کوک از رو تخت اومد پایین و کتشو برداشت
نگاهی به ساناکو کرد و نفس عمیقی کشید
کوک:: سعی میکنم بیشتر بیام
سانامی:: باید سوبینو ببینم؛دلتنگشم
کوک:: نوووچ...خدافظ..
کوک زد بیرون
یکم احساس سبکی و راحتی کرد
اما فکر اینکه قراره باز بره پیش جونگ میونگ اذیتش میکرد
در ماشینو وا کرد و نشست...وقتی حرکت کرد آروم میرفت
میدونست الان قراره یا برخورد عصبی و یا لوس ناراحته جونگ میونگو ببینه
ولی از وست جونگ میونگ پر بود و از بوجود اوردن زندگی دونفره باهاش و عمل کردن ب وصیت نامه پدرش پشیمون بود...
#dasam
پارت ۸۶
ساعت ۹ شب بود
کوک قَلتی خورد و پاشد؛دید ساناکو خوابه
کوک:: پاشو بینم..هوی ساناکو؛؛پاشو
ساناکو تکونی خورد چشاشو رو هم فشورد
کوک:: پاشو یکم تحرک داشته باش..واسه بچه خوب نی همش یا خاب باشی یا نشسته
ساناکو:: ولم کننن
کوک خم شد روش و لبشو ب دندون گرفت و محکم گازش گرفت
طوری ک گوشه لبش جر خورد
ساناکو جیغی کشید و پاشد با مشت کوبید رو شونه کوک
کوک هم پوزخندی زد و پاشد
ساناکو:: مرتیکه وحشییی..من عاشق چیه تو شدم؟؟؟؟
کوک:: از خداتم باشه..پاشو؛منم باید برم
ساناکو:: یکم دیگه...
کوک:: هوم؟؟
ساناکو:: هیچی...
کوک:: بینم...بوس میخوای؟ بغل میخوای؟
ساناکو:: م..من؟
کوک:: عام..هیچی..ولش
کوک از رو تخت اومد پایین و کتشو برداشت
نگاهی به ساناکو کرد و نفس عمیقی کشید
کوک:: سعی میکنم بیشتر بیام
سانامی:: باید سوبینو ببینم؛دلتنگشم
کوک:: نوووچ...خدافظ..
کوک زد بیرون
یکم احساس سبکی و راحتی کرد
اما فکر اینکه قراره باز بره پیش جونگ میونگ اذیتش میکرد
در ماشینو وا کرد و نشست...وقتی حرکت کرد آروم میرفت
میدونست الان قراره یا برخورد عصبی و یا لوس ناراحته جونگ میونگو ببینه
ولی از وست جونگ میونگ پر بود و از بوجود اوردن زندگی دونفره باهاش و عمل کردن ب وصیت نامه پدرش پشیمون بود...
#dasam
۹.۳k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.