تهیونگ به کاراش میخندید ...از شرکت زدن بیرون و کارلا دوبا
تهیونگ به کاراش میخندید ...از شرکت زدن بیرون و کارلا دوباره پشت فرمون نشست و تهیونگ با نگرانی گفت:نه نه پیاده شو میخوام خودم رانندگی کنم
کارلا با حالت مسخره ای گفت:هی نترس بابا چیزی نمیشه بار قبل فقط خواستم حال و هواتونو عوض کنم چته جدی گرفتی
تهیونگ:نمیخوام اونطوری هوا عوض کنم با اون صورتت
کارلا جدی شد و با اعتراض گفت:مگه صورتم چشه؟خیلیم خوشکله
تهیونگ بهش خندید و گفت:حالا مگه من گفتم زشته
کارلا با اعتماد بنفس گفت:نه نیست حالا هم سوار شو بریم کافه به حساب من..بلاخره من خیلی جنتلمنم
تهیونگ:جنتلمن رو واسه مردا استفاده میکنن
کارلا دوباره حالت مسخره ای به خودش گرفت و گفت:هرچی اصلا یالا سوار شو
تهیونگ:هرچند امنیتم پیشت تضمین شده نیست ولی فک کنم مجبورم سوار شم
کارلا سرشو تکون داد:دقیقا همینطوره
خندیدن و بعد کارلا ماشین رو به حرکت دراورد
کارلا با حالت مسخره ای گفت:هی نترس بابا چیزی نمیشه بار قبل فقط خواستم حال و هواتونو عوض کنم چته جدی گرفتی
تهیونگ:نمیخوام اونطوری هوا عوض کنم با اون صورتت
کارلا جدی شد و با اعتراض گفت:مگه صورتم چشه؟خیلیم خوشکله
تهیونگ بهش خندید و گفت:حالا مگه من گفتم زشته
کارلا با اعتماد بنفس گفت:نه نیست حالا هم سوار شو بریم کافه به حساب من..بلاخره من خیلی جنتلمنم
تهیونگ:جنتلمن رو واسه مردا استفاده میکنن
کارلا دوباره حالت مسخره ای به خودش گرفت و گفت:هرچی اصلا یالا سوار شو
تهیونگ:هرچند امنیتم پیشت تضمین شده نیست ولی فک کنم مجبورم سوار شم
کارلا سرشو تکون داد:دقیقا همینطوره
خندیدن و بعد کارلا ماشین رو به حرکت دراورد
۲.۴k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.