شات(⁴)
شات(⁴)
جیهوپ: سلام داداش چطوری
جین: اصلا خوب نیستم
جیهوب: چی شده بیا تعریف کن ببینم
جین:.... *تعریف همه ماجرا* اما جیهوپ من اونو خیلی دوست دارم نمیدونم چجوری بهش بگم اون به من گفت ولی من نمیتونم
جیهوپ: نگران نباش داداش من بهت کمک میکنم که بهش بگی
جین: رسید به جایی که یادش اومد جینا رو کتک زده و تو همون حال ولش کرده
جین: وایییییی بدبخت شدم
جیهوپ: چی شده جین؟
جین:*تعریف همون قسمت*
جیهوپ: وای جین تو چیکار کردی
چه فکری با خودت کردی که اون بنده خدا رو به حال خودش ولش کردی پاشووووو بدو بریم پیشش
جین و جیهوپ راه افتادن به سمت خونه
رسیدن:
جین درو باز کرد دید جینا بیجون افتاده رو زمین
جین:ننننننننهههههههه جینااااااااا روخودا بلد شو جان من بلد شو🥺😭😭
عشقمممم چشاتو باز کن من غلط کرم بیدار شو قربونت برم😭😭
جیهوپ:بلندش کن ببریمش بیمارستان
جین جینا رو بغل کرد گذاشت تو ماشین و راه افتادن به سمت بیمارستان
جینا رو بردن تو اتاق جین و نذاشتن بره داخل جین هی خودشو سرزنش میکرد
جین:*زمزمه* جینااااااا توروخداااا من اشتباه کردم زود خوب شوووو*گریه*
جیهوپ: جین.. نگران نباش چیزیش نمیشه نگران نباش دعا کن زود خوب میشه
بعد این حرف جیهوپ دکتر از اتاق اومد جین سری رفت سمت دکتر
جین: دک...دکتر حال همسرم چطوره؟
دکتر:نگران نباشین حالشون خوبه زخماشونو بخیه زدیم و پانسمان کردیم تا فردا هم حالشون خوب باشه مرخص میشن
جین: ممنون ممنونم ازتون دکتر 🥺
دکتر: خواهش میکنم کاری نکردم انجام وظیفه بود
جین:میتونم ببینمش؟؟
دکتر: چراکه نه بفرمایید .
دکتر رفت جین هم رفت تو اتاق پیش جینا
کنار تختش نشست
جین:جیناا توروخودا بیدار شو من غلط کردم منم دوستم دارم اصن دوست ندارم عاشقتم فقط بیدار شو😭
جینا ویو:
صداهای مبهمی میومد دیدم جین سرشو گذاشته رو دستم داره گریه میکنه
جین: جیناا توروخوا بیدار شو من غلط کردم منم دوست دارم
جینا. چیییی
لایک🤔❤
کامنت و نظرا چی🤔🥺
جیهوپ: سلام داداش چطوری
جین: اصلا خوب نیستم
جیهوب: چی شده بیا تعریف کن ببینم
جین:.... *تعریف همه ماجرا* اما جیهوپ من اونو خیلی دوست دارم نمیدونم چجوری بهش بگم اون به من گفت ولی من نمیتونم
جیهوپ: نگران نباش داداش من بهت کمک میکنم که بهش بگی
جین: رسید به جایی که یادش اومد جینا رو کتک زده و تو همون حال ولش کرده
جین: وایییییی بدبخت شدم
جیهوپ: چی شده جین؟
جین:*تعریف همون قسمت*
جیهوپ: وای جین تو چیکار کردی
چه فکری با خودت کردی که اون بنده خدا رو به حال خودش ولش کردی پاشووووو بدو بریم پیشش
جین و جیهوپ راه افتادن به سمت خونه
رسیدن:
جین درو باز کرد دید جینا بیجون افتاده رو زمین
جین:ننننننننهههههههه جینااااااااا روخودا بلد شو جان من بلد شو🥺😭😭
عشقمممم چشاتو باز کن من غلط کرم بیدار شو قربونت برم😭😭
جیهوپ:بلندش کن ببریمش بیمارستان
جین جینا رو بغل کرد گذاشت تو ماشین و راه افتادن به سمت بیمارستان
جینا رو بردن تو اتاق جین و نذاشتن بره داخل جین هی خودشو سرزنش میکرد
جین:*زمزمه* جینااااااا توروخداااا من اشتباه کردم زود خوب شوووو*گریه*
جیهوپ: جین.. نگران نباش چیزیش نمیشه نگران نباش دعا کن زود خوب میشه
بعد این حرف جیهوپ دکتر از اتاق اومد جین سری رفت سمت دکتر
جین: دک...دکتر حال همسرم چطوره؟
دکتر:نگران نباشین حالشون خوبه زخماشونو بخیه زدیم و پانسمان کردیم تا فردا هم حالشون خوب باشه مرخص میشن
جین: ممنون ممنونم ازتون دکتر 🥺
دکتر: خواهش میکنم کاری نکردم انجام وظیفه بود
جین:میتونم ببینمش؟؟
دکتر: چراکه نه بفرمایید .
دکتر رفت جین هم رفت تو اتاق پیش جینا
کنار تختش نشست
جین:جیناا توروخودا بیدار شو من غلط کردم منم دوستم دارم اصن دوست ندارم عاشقتم فقط بیدار شو😭
جینا ویو:
صداهای مبهمی میومد دیدم جین سرشو گذاشته رو دستم داره گریه میکنه
جین: جیناا توروخوا بیدار شو من غلط کردم منم دوست دارم
جینا. چیییی
لایک🤔❤
کامنت و نظرا چی🤔🥺
۶۱.۲k
۱۵ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.