تفالحضرتحافظ

#تفال_حضرت_حافظ

بی مهر رخت روز مرا نور نماندست
وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست

هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست

می‌رفت خیال تو ز چشم من و می‌گفت
هیهات از این گوشه که معمور نماندست

وصل تو اجل را ز سرم دور همی‌داشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست

نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید
دور از رخت این خسته رنجور نماندست

صبر است مرا چاره هجران تو لیکن
چون صبر توان کرد که مقدور نماندست

در هجر تو گر چشم مرا آب روان است
گو خون جگر ریز که معذور نماندست

حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده
ماتم زده را داعیه سور نماندست

#حافـــــظ

#تعــــبـیر

انسان تنها زندگی بی روح و تاریکی دارد. آرزویی را که در دل می پروری هرچند غیر ممکن به نظر میرسد ولی با اندکی صبر و درایت مشکلات ان قابل حل است و ارزویت دست یافتنی.
ناامید مباش و دست از طللب مکش و به خدا توکل کن.

🌹 🌹 🌹 🌹
دیدگاه ها (۱)

با کسی که خوشحالت می‌کنه صمیمی باش؛ اما با کسی که بدون تو خو...

گفته بودم بـےتــو مےگیرد دلم،یادت ڪه هست؟بـےنگاهت برگ مےریزد...

ای لولیان ای لولیان یک لولیی دیوانه شدطشتش فتاد از بام ما نک...

.گاهی شب، زیر پتو،امن‌ترین جا برای خالی کردن بغض های چند ماه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط