Part58
Part58
رفتم تو اتاقو درم بستم .
از خجالتم دمای بدنم بالا رفته بود… ساعت ۴ صبح بود اما من نمیتونستم بخوابم به ساعت کره الان اونجا ۹ و نیم صبح بود ..
اروم در اتاقو باز کردم ..یه نگاه به کوک کردم که زیر بازو های بابام قفل شده بود
+نتونستی بخوابی?
×هیششش
رفتم جلو و یکم تلاش کردم ..بالاخره از زیر عضله های بابام بیرون کشیدمش و با هم رفتیم تو حیاط
× عووووف اخیییش داشتم له میشدمم
+بیا اینجا بشینیم
×بیا اول این پتو رو بکش دورت هوا سرده
رفتیمو رو چمنای حیاط نشستیم
+وقتی خونه بودم خوابم نمیومد ولی الان خیلی خوابم میاد
×منم
+بخوابیم?
×ولی باید زود بیدار شیم بابات ببینه پوستمو میکنه
+بیا اینو پهن کن زیرمون
روی پتو خوابیدیم و گوشه پتو رو کشیدیم روی خودمون ..سرد بود اما کنار همدیگه حس خوبی داشتیم
یکم بعد با نور خورشید و البته صدای مامانم بیدار شدم
مادر ا/ت: عزیزم فلاکس چایی رو گذاشتی تو ماشین??
بابای ا/ت: اره همه چیز امادست ..این خوشخوابا که بیدار شن میریم
یهو به خودم اومدمو نشستم
×اوو.م.بخواب دیگه..
+کوووووک پاشووووو همه حاضرن… ما اینجاییم
×هااا?
+بدووو
با دیدن بابام سرمونو پایین انداختیم
بابای ا/ت: ظهر بخیررر.. لنگه ظهره زود باشین
+بابا.. ببخشید.. من..
بابای ا/ت: عیبی نداره دیشب که از دستم نجاتش دادی فهمیدم
×ا/ت گوشیم کو? بدون مترجم نمیهمم چی میگین
+وایسا الان پیداش میکنم
+مااااماااان… گوشی کوک تو خونست?
مادر ا/ت : بزار ببینممممم
کنجکاوی مامان گل کرده بود
+مامان پیدا شد?
مادر ا/ت: دارم میگردم ..اوناهاش زیر مبله ..میگم بیا یه نگاهی توش بندازیم هاا??
+ماماااان نههه..
مادر ا/ت: تو نمیدونی رمزش چیه?
+معلومه که میدونم ولی نیازی نمیبینم گوشیشو چک کنم
مامان صفحه گوشی رو روشن کردو با چیزی که دید شوکه شد.
مادر ا/ت : عکس تورو گذاشته بک گراندش
+بعله
مادر ا/ت : بیا بده بهش
خندیدمو رفتم تو حیاط و گوشی رو به کوک دادم
مامان دوباره داد زد
رفتم تو اتاقو درم بستم .
از خجالتم دمای بدنم بالا رفته بود… ساعت ۴ صبح بود اما من نمیتونستم بخوابم به ساعت کره الان اونجا ۹ و نیم صبح بود ..
اروم در اتاقو باز کردم ..یه نگاه به کوک کردم که زیر بازو های بابام قفل شده بود
+نتونستی بخوابی?
×هیششش
رفتم جلو و یکم تلاش کردم ..بالاخره از زیر عضله های بابام بیرون کشیدمش و با هم رفتیم تو حیاط
× عووووف اخیییش داشتم له میشدمم
+بیا اینجا بشینیم
×بیا اول این پتو رو بکش دورت هوا سرده
رفتیمو رو چمنای حیاط نشستیم
+وقتی خونه بودم خوابم نمیومد ولی الان خیلی خوابم میاد
×منم
+بخوابیم?
×ولی باید زود بیدار شیم بابات ببینه پوستمو میکنه
+بیا اینو پهن کن زیرمون
روی پتو خوابیدیم و گوشه پتو رو کشیدیم روی خودمون ..سرد بود اما کنار همدیگه حس خوبی داشتیم
یکم بعد با نور خورشید و البته صدای مامانم بیدار شدم
مادر ا/ت: عزیزم فلاکس چایی رو گذاشتی تو ماشین??
بابای ا/ت: اره همه چیز امادست ..این خوشخوابا که بیدار شن میریم
یهو به خودم اومدمو نشستم
×اوو.م.بخواب دیگه..
+کوووووک پاشووووو همه حاضرن… ما اینجاییم
×هااا?
+بدووو
با دیدن بابام سرمونو پایین انداختیم
بابای ا/ت: ظهر بخیررر.. لنگه ظهره زود باشین
+بابا.. ببخشید.. من..
بابای ا/ت: عیبی نداره دیشب که از دستم نجاتش دادی فهمیدم
×ا/ت گوشیم کو? بدون مترجم نمیهمم چی میگین
+وایسا الان پیداش میکنم
+مااااماااان… گوشی کوک تو خونست?
مادر ا/ت : بزار ببینممممم
کنجکاوی مامان گل کرده بود
+مامان پیدا شد?
مادر ا/ت: دارم میگردم ..اوناهاش زیر مبله ..میگم بیا یه نگاهی توش بندازیم هاا??
+ماماااان نههه..
مادر ا/ت: تو نمیدونی رمزش چیه?
+معلومه که میدونم ولی نیازی نمیبینم گوشیشو چک کنم
مامان صفحه گوشی رو روشن کردو با چیزی که دید شوکه شد.
مادر ا/ت : عکس تورو گذاشته بک گراندش
+بعله
مادر ا/ت : بیا بده بهش
خندیدمو رفتم تو حیاط و گوشی رو به کوک دادم
مامان دوباره داد زد
۸.۹k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.