( پارت اخر )p5:
( پارت اخر )p5:
ویو ا/ت :
+ نشستم جلوی تلویزیون و نوتلامو خوردم و بعد چند مین خوابم برد...
* ساعت ۷
+ با صدای تلویزیون از خواب بلند شدم و رفتم دستشویی و دست و صورتمو شستم و رفتم جلوی میز آرایشم و خودمو حاضر کردم بعدش لباسامو پوشیدم و آماده شدم که برم ...
* ۱ ساعت بعد
+ بعد یک ساعت ماشین رسید و منم رفتم سوار شدم رفتیم به استودیو
+ وقتی رفتیم گریمور اومد منو دوباره ترمیم کرد ( منظورش ارایشه ) بعد رفتم روی صندلی نشستم ...
بعدش همه دوربینا افتادن رو من و چند نفر هم اونجا بودن که منو ببینن و از همه مهم تر پخش زنده بود ...
+ منتظر بودم که بیان بعد چن مین با اومدن کسی که انتظارشو نداشتم قلبم ریخت
_ خوش اومدید خانم ا/ت
+ ج...ج..جئو
_ خب سلام به همه گی خوش اومدین به برنامه امروز اومدیم چنتا سوال از خانم ا/ت بکنیم ( یه نگاه ریزی بهت کرد )
+ جونگکوک نشست و شروع کرد
_ اوه یادم رفت قبل اینکه سوال رو بپرسیم باید دستگاه بهتون وصل کنیم
+ ی..یعنی.. یعنی چی ؟
_ دستگاه دروغ سنج ( نیش خند )
+ وقتی گفت قراره دستگاه دروغ سنج بهم وصل کنن قلبم ریخت
_ سوال اول : چرا سئول رو ول کردین ؟
+ چون میخواستم اینجا زندگی کنم
دستگاه : ویییییییییییییی ( یعنی اشتباه )
_ اوه اوه از همون اول اشتباه
+ بعد چنتا سوال مسخره سوالی پرسید که انتظارشو نداشتم
_ هنوزم دوسم داری و دوست داری که با هم باشیم ؟
+ ...
_ دوباره تکرار میکنم هنوزم دوست داری با هم باشیم ؟
+ نه
دستگاه : وییییییییییییییییی
_ میدونستم هنوزم دوسم داری
+ بغض گلومو چنگ میزد سریع دستگاه و از خودم جدا کردم و رفتم بیرون
+ رفتم بیرون یهو یکی محکم دستمو کشید
_ وایسا گ شم کن به حرفام
+ چرااا اینکارو باهام کردی
_ ا/ت هنوزم دوست دارم اینو بفهم
+ من به خاطر...
+ نزاشت حرفمو بزنم که لباشو کبوند به لبام و حرفم نصفه موند
+ بعد چند مین که نفس کم آوردیم ازم جدا شد
_ لطفا ازم جدا نشد
+ گریم درومد و پریدم بغلش
+ من به خاطر فنا نمیتونستم باهات باشم و از اینکه دوباره از دستت بدم میترسم درکم کن
_ دیگه از دستم نمیدی کمپانی قبول کرده ولی نباید زیاد این خبر پخش شه
+ واااقعااا؟
_ آره
+ پریدم بغلش و کلی بوسش کردم ...
+ بعد اون شب با هم رفتیم کنار ساحل و کلی گفتیم و خندیدیم...!
خوب تموم شد ؟؟؟
نظر بدید (:
وانشات بعدی چی دوس دارین باشه
بهم بگین (:
🥂🤌🏿🗿
ویو ا/ت :
+ نشستم جلوی تلویزیون و نوتلامو خوردم و بعد چند مین خوابم برد...
* ساعت ۷
+ با صدای تلویزیون از خواب بلند شدم و رفتم دستشویی و دست و صورتمو شستم و رفتم جلوی میز آرایشم و خودمو حاضر کردم بعدش لباسامو پوشیدم و آماده شدم که برم ...
* ۱ ساعت بعد
+ بعد یک ساعت ماشین رسید و منم رفتم سوار شدم رفتیم به استودیو
+ وقتی رفتیم گریمور اومد منو دوباره ترمیم کرد ( منظورش ارایشه ) بعد رفتم روی صندلی نشستم ...
بعدش همه دوربینا افتادن رو من و چند نفر هم اونجا بودن که منو ببینن و از همه مهم تر پخش زنده بود ...
+ منتظر بودم که بیان بعد چن مین با اومدن کسی که انتظارشو نداشتم قلبم ریخت
_ خوش اومدید خانم ا/ت
+ ج...ج..جئو
_ خب سلام به همه گی خوش اومدین به برنامه امروز اومدیم چنتا سوال از خانم ا/ت بکنیم ( یه نگاه ریزی بهت کرد )
+ جونگکوک نشست و شروع کرد
_ اوه یادم رفت قبل اینکه سوال رو بپرسیم باید دستگاه بهتون وصل کنیم
+ ی..یعنی.. یعنی چی ؟
_ دستگاه دروغ سنج ( نیش خند )
+ وقتی گفت قراره دستگاه دروغ سنج بهم وصل کنن قلبم ریخت
_ سوال اول : چرا سئول رو ول کردین ؟
+ چون میخواستم اینجا زندگی کنم
دستگاه : ویییییییییییییی ( یعنی اشتباه )
_ اوه اوه از همون اول اشتباه
+ بعد چنتا سوال مسخره سوالی پرسید که انتظارشو نداشتم
_ هنوزم دوسم داری و دوست داری که با هم باشیم ؟
+ ...
_ دوباره تکرار میکنم هنوزم دوست داری با هم باشیم ؟
+ نه
دستگاه : وییییییییییییییییی
_ میدونستم هنوزم دوسم داری
+ بغض گلومو چنگ میزد سریع دستگاه و از خودم جدا کردم و رفتم بیرون
+ رفتم بیرون یهو یکی محکم دستمو کشید
_ وایسا گ شم کن به حرفام
+ چرااا اینکارو باهام کردی
_ ا/ت هنوزم دوست دارم اینو بفهم
+ من به خاطر...
+ نزاشت حرفمو بزنم که لباشو کبوند به لبام و حرفم نصفه موند
+ بعد چند مین که نفس کم آوردیم ازم جدا شد
_ لطفا ازم جدا نشد
+ گریم درومد و پریدم بغلش
+ من به خاطر فنا نمیتونستم باهات باشم و از اینکه دوباره از دستت بدم میترسم درکم کن
_ دیگه از دستم نمیدی کمپانی قبول کرده ولی نباید زیاد این خبر پخش شه
+ واااقعااا؟
_ آره
+ پریدم بغلش و کلی بوسش کردم ...
+ بعد اون شب با هم رفتیم کنار ساحل و کلی گفتیم و خندیدیم...!
خوب تموم شد ؟؟؟
نظر بدید (:
وانشات بعدی چی دوس دارین باشه
بهم بگین (:
🥂🤌🏿🗿
۱۰.۶k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.