دیگر پنجره را باز نمیکند....
دیگر پنجره را باز نمیکند....
گل های شمعدانی را آب نمیدهد...
از سر کوچه با شیطنت
نمیگذرد ...
صدای خنده اش تن
رویاهایم را نمیلرزاند...
اما من هنوز
دو فنجان قهوه میریزم...
هر عصر تمام خیابان را
دوباره,قدم میزنم...
و خسته..
به او فکر میکنم...
#باران_امینی
#عاشقانه #تنهایی #تکست_خاص
گل های شمعدانی را آب نمیدهد...
از سر کوچه با شیطنت
نمیگذرد ...
صدای خنده اش تن
رویاهایم را نمیلرزاند...
اما من هنوز
دو فنجان قهوه میریزم...
هر عصر تمام خیابان را
دوباره,قدم میزنم...
و خسته..
به او فکر میکنم...
#باران_امینی
#عاشقانه #تنهایی #تکست_خاص
۶.۵k
۰۹ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.