پارت ۵۹
پارت ۵۹
ددی_فاکر
جونگ میونگ:: خوب شناختی! جئون جونگ کوک...
......................................................................................
ساناکو:: کوک،تو هیچوقت چیزی ک میخام نمیشی...حالا همون چن دقیقه دیدنتم ب باد رفت...اما،من هیچوقت از کارام پشیمون نمیشم...
آنا:: چیشده؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: چرا انقد زود بیدارم کردی؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: ساعت چنده؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: کو اونی؟!
سوبین:: نمید...
آنا:: خفه شو جز نمیدونم حرف دیگه ای بلدی تووو؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: 😐
آنا پاشد از رو تخت رفت پایین
سوبینم بهش نگاه میکرد
دید ساناکو ناراحت و درگیر بود...
اما دلیلو نمیدونست
آنا رفت بیرون و دید همش بادیگاردا میرن و میان
کنجکاو دنبالشون رفت
ب اتاق شخصی ساناکو رسیدن
_ کجا؟!
آنا:: م..من؟!
_ پ کی؟!
آنا:: هیجا
_ خانم عصبیه دورش آفتابی نشین بهتره
آنا:: چیشده؟!
_ جئون جونگ کوک...نیست
آنا:: خداااییییی؟!
_ هیییسسس د گمشو
آنا تندتند رفت سمت اتاقشون
درو باز کرد و پرید داخل
سوبین:: عه چته
آنا:: اوووپاااا
سوبین:: هااا؟!
آنا:: جئون جونگ کوک نیست غیبش زده،واسه همین میگن ساناکو عصبیه
سوبین:: چی...یعنی چی نیست؟!
آنا:: راستی یعنی چی؟!
سوبین:: اصن این جای جدید مال کوک مگه نیست؟!
آنا:: من همین فکرو میکردم
سوبین:: آنا بریم پیش نونا
آنا:: بابا میگن عصبیه
سوبین:: ب درک نباید بدونم چخبره؟!
آنا:: یااااااااااااا سرم داد نزن🥺
سوبین:: ببخشید بیبیم
سوبین بوسش کرد و دستای همو گرفتن رفتن بیرون
سمت اتاق ساناکو رفتن
سوبین در زد
جوابی نشنید
درو باز کرد و با آنا رفتن داخل
سوبین:: بیا جلوتر
آنا:: آخه ببین...
سوبین:: صبح بخیر نونا
ساناکو نیم نگاهی ب سوبین و آنا انداخت و چیزی نگفت
سوبین:: نونااا
ساناکو:: بیرون
سوبین:: اینجا کجاس،چیشده چرا بقیه میگن جونگ کوک نیست مگه رئیس اینجا نیست چرا رهبرمون باید بره
ساناکو:: اینجا متعلق به ساناکووه رهبر همتون ساناکووه،باعث بانی از بالا ب ب پایین کشیده شدن جئون جونگ کوک ساناکووه نابودی افرادش کاره ساناکووه
زندانی کردنه جئون جونگ کوک کاره ساناکووه و خیلی کارای دیگه حالا فهمیدی؟؟؟؟ گمشو بیرون
سوبین:: و جئون جونگ کوک فرار کرده...
آنا:: چ عجیب حرف میزنین😐
سوبین:: خب مگه میخاد کاری کنه؟!
ساناکو:: ن فقط اینکه..ا..اون رفته...
آنا:: عشقش بهش...
سوبین:: بریم
آنا:: کجا
سوبین:: عه😐
آنا:: خیلی خب بابا
آنا و سوبین رفتن بیرون
ساناکو چنگی بموهاش زد
میخاست کوک رو پیدا کنه
اما چجوریشو نمیدونست...
پاشد و گوشیشو برداشت
ب امید اینکه کوک جواب بده بهش زنگ زد
ولی خطش خاموش بود...
کوک خیلی وقت بود خطشو عوض کرد
معلوم نیست قراره چ کارایی کنه
الآنم ک جونگ میونگ سرو کلش پیدا شده
و ساناکو یه طرف،،،جئون جونگ کوک و جئونگ جونگ میونگ یه طرف دیگه دور از هم بلا تکلیف موندن
ولی شاید جونگ میونگ بی دلیل یهو پیداش نشده باشه...
#dasam
۲۰۰ لایک بشه
⭕️⭕️⭕️ اصکی ممنوع⭕️⭕️⭕️
ددی_فاکر
جونگ میونگ:: خوب شناختی! جئون جونگ کوک...
......................................................................................
ساناکو:: کوک،تو هیچوقت چیزی ک میخام نمیشی...حالا همون چن دقیقه دیدنتم ب باد رفت...اما،من هیچوقت از کارام پشیمون نمیشم...
آنا:: چیشده؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: چرا انقد زود بیدارم کردی؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: ساعت چنده؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: کو اونی؟!
سوبین:: نمید...
آنا:: خفه شو جز نمیدونم حرف دیگه ای بلدی تووو؟!
سوبین:: نمیدونم
آنا:: 😐
آنا پاشد از رو تخت رفت پایین
سوبینم بهش نگاه میکرد
دید ساناکو ناراحت و درگیر بود...
اما دلیلو نمیدونست
آنا رفت بیرون و دید همش بادیگاردا میرن و میان
کنجکاو دنبالشون رفت
ب اتاق شخصی ساناکو رسیدن
_ کجا؟!
آنا:: م..من؟!
_ پ کی؟!
آنا:: هیجا
_ خانم عصبیه دورش آفتابی نشین بهتره
آنا:: چیشده؟!
_ جئون جونگ کوک...نیست
آنا:: خداااییییی؟!
_ هیییسسس د گمشو
آنا تندتند رفت سمت اتاقشون
درو باز کرد و پرید داخل
سوبین:: عه چته
آنا:: اوووپاااا
سوبین:: هااا؟!
آنا:: جئون جونگ کوک نیست غیبش زده،واسه همین میگن ساناکو عصبیه
سوبین:: چی...یعنی چی نیست؟!
آنا:: راستی یعنی چی؟!
سوبین:: اصن این جای جدید مال کوک مگه نیست؟!
آنا:: من همین فکرو میکردم
سوبین:: آنا بریم پیش نونا
آنا:: بابا میگن عصبیه
سوبین:: ب درک نباید بدونم چخبره؟!
آنا:: یااااااااااااا سرم داد نزن🥺
سوبین:: ببخشید بیبیم
سوبین بوسش کرد و دستای همو گرفتن رفتن بیرون
سمت اتاق ساناکو رفتن
سوبین در زد
جوابی نشنید
درو باز کرد و با آنا رفتن داخل
سوبین:: بیا جلوتر
آنا:: آخه ببین...
سوبین:: صبح بخیر نونا
ساناکو نیم نگاهی ب سوبین و آنا انداخت و چیزی نگفت
سوبین:: نونااا
ساناکو:: بیرون
سوبین:: اینجا کجاس،چیشده چرا بقیه میگن جونگ کوک نیست مگه رئیس اینجا نیست چرا رهبرمون باید بره
ساناکو:: اینجا متعلق به ساناکووه رهبر همتون ساناکووه،باعث بانی از بالا ب ب پایین کشیده شدن جئون جونگ کوک ساناکووه نابودی افرادش کاره ساناکووه
زندانی کردنه جئون جونگ کوک کاره ساناکووه و خیلی کارای دیگه حالا فهمیدی؟؟؟؟ گمشو بیرون
سوبین:: و جئون جونگ کوک فرار کرده...
آنا:: چ عجیب حرف میزنین😐
سوبین:: خب مگه میخاد کاری کنه؟!
ساناکو:: ن فقط اینکه..ا..اون رفته...
آنا:: عشقش بهش...
سوبین:: بریم
آنا:: کجا
سوبین:: عه😐
آنا:: خیلی خب بابا
آنا و سوبین رفتن بیرون
ساناکو چنگی بموهاش زد
میخاست کوک رو پیدا کنه
اما چجوریشو نمیدونست...
پاشد و گوشیشو برداشت
ب امید اینکه کوک جواب بده بهش زنگ زد
ولی خطش خاموش بود...
کوک خیلی وقت بود خطشو عوض کرد
معلوم نیست قراره چ کارایی کنه
الآنم ک جونگ میونگ سرو کلش پیدا شده
و ساناکو یه طرف،،،جئون جونگ کوک و جئونگ جونگ میونگ یه طرف دیگه دور از هم بلا تکلیف موندن
ولی شاید جونگ میونگ بی دلیل یهو پیداش نشده باشه...
#dasam
۲۰۰ لایک بشه
⭕️⭕️⭕️ اصکی ممنوع⭕️⭕️⭕️
۱۰.۰k
۲۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.