دلواپس غربت من نباش
دلواپس غربتِ من نباش ...
در این دیار پنجره ها ...
عادت دیرینهای دارند به باران ...
و باران به خیسی خیابان ...
و خیابانها به آدمهایِ تنها ...
آدمهایی که در تاریکی شب میدوند ...
تا زودتر به خانههای سردشان برسند ...
آدمهایی که دردِ تنهایی خود را ...
فراموش میکنند ...
و به عزیزشان مینویسند ...
دلواپس غربت من نباش ...
اینجا بعد از تو ...
پنجره و باران ...
نزدیکترینها هستند به من ...
و خیابان ...
خیابان هنوز هم راهیِ است ...
برای رسیدن ...
بیا ...
در این دیار پنجره ها ...
عادت دیرینهای دارند به باران ...
و باران به خیسی خیابان ...
و خیابانها به آدمهایِ تنها ...
آدمهایی که در تاریکی شب میدوند ...
تا زودتر به خانههای سردشان برسند ...
آدمهایی که دردِ تنهایی خود را ...
فراموش میکنند ...
و به عزیزشان مینویسند ...
دلواپس غربت من نباش ...
اینجا بعد از تو ...
پنجره و باران ...
نزدیکترینها هستند به من ...
و خیابان ...
خیابان هنوز هم راهیِ است ...
برای رسیدن ...
بیا ...
- ۳۲۲
- ۱۱ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط