پارت نهم رمان ایدل من

پارت نهم رمان ایدل من:


+: اوم هوبی من دیگه برم بخوابم فردا باید برم دانشگاه


-: اه باشه بیبی شببخیر خوابای خوب ببین

+: شببخیر امیدم


ات گوشی و کنار گذاشت و اروم اروم به خواب رفت،  صبح زود با الارم گوشیش از خواب بیدار شد و رفت کارای لازم و کرد و رفت دانشگاه.


بعد از دانشگاه:


اه تو دانشگاه اتفاق خاصی نیفتاد الانم که داره بر میگرده خونه

بریم سراغ هوبی

الان هوبی در حال تمیرن برای کنسرت اینده ولی کل فکرش به ات موقع استراحت که میشه به ات پیام میده

-: ام بیبی؟

+: جونم؟

-: جونت سلامت عشقم میتونم امشب بیام ببینمت؟

+: البته ولی مراقب باش کسی نفهمه

-: میدونم بیبی نگران هیچی نباش پس من میرم سر تمرین بعدا میبینمت

+: باشه برو موفق باشی

هوبی گوشی و میزاره کنار و میره سر تمرین

ویو بعد از تمرین

الان داره میره پیش معشوقه اش وای)

رسید به خونه ات ایفون و که زد ات سریع در و باز کرد

+: هوبییییی


-: بیا بغلم بیب


همو تو اغوش گرفتنو بعدش جبهوپ دستاشو دور کمر ات انداخت و لباشو محکم بوسید و بردش تو اتاق....


ادامه دارد.....

(بقیه اش منفی 😂😈)
دیدگاه ها (۲)

پارت دهم رمان ایدل من: ویو جیهوپ و انداختش روی تخت -: بیبی ا...

رمان مافیا جئون پارت اول: دختر 18 ساله ای بنام کیم ات که ...

رمان ایدل من پارت هشتم

پارت هفتم رمان ایدل من:

میکنه و میگه تهیونگ: بیبی داری عصبیم میکنی خونه من نه خونمون...

#تناسخ_یک_مافیاPart:11 ات: وایییی خیلی نگرانم یعنی ر.ا کجا ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط