پارت دهم رمان ایدل من
پارت دهم رمان ایدل من:
ویو جیهوپ
و انداختش روی تخت
-: بیبی اماده باش چون بزودی مال من میشی
+: هوبی من میترسم چون تا حالا نکردم لطفا نکن
-: نگران نباش بیب اول خوب اماده ات میکنم بعد اروم واردت میشم.در ضمن وقتی زیر منی منو ددی صدا کن اگه ببینم هوبی صدام میکنی وضعیتت بدتر میشه
+: چ.... چشم
-: چی؟
+: د..... ددی
-: افرین گود گرل
بدون هیچ حرف دیگه ای هردومون و لخت کردم و چشمام تیره شد از شهوت. رفتم بالای تخت و شروع کردم به بوسیدن لباش بعد از چند مین ازش جدا شدم و رفتم روی گردنش علامت هایی گذاشتم که باعث شد ناله ی ارومی بکنه
-: الان زوده برای ناله کردن بیبی
کل بدنشو علامت گذاری کردم و رفتم پایین و پایین تر تا اینکه رسیدم به ک*ص زیباش زبونمو کردم تو پوصتیش و اروم زبونمو توش مبچرخوندم خیلی داشت به ارگاسمش نزدیک میشد تا اینکه زبونمو در اوردم
-: نه بیبی به این زودی قرار نیست ارضا شی
+: اهههه نههه ددیییی
-: نچ
(ویو ات)
داشت زبونشو توم میچرخوند دیگه کم کم داشتم به ارگاسمم میرسیدم که زبونشو ازم کشید بیرون
-: نه بیبی قرار نیست به این زودی ارضا بشی
+: اهههه نههه ددییییی
-: نچ
و بعد رو بلند شد و دوتا انگشتشو همزمان واردم کرد که نفسم بند اومد.
+: اههه
این بار یه انگشتشو توم کرد و بیرون و عقب تکونشون میداد و منم فقط ناله میکردم که یهو دیکشو واردم کرد با این حرکتش نفسم بند اومد یه جیغ بلند کشیدم و شروع کرد به تلمبه زدن. صدای خیس بدن به بدن و ناله های من میومد فقط....
بعد از پنج راند تموم شد...
بلندم کرد و بردم حموم و دلمو ماساژ داد
-: بیبی اینو یادت باشه که تو مال منی نه کس دیگه ای
-: بله ددی
-: افرین خوشم میاد وقتی ددی صدام میکنی
یه لبخند زدم و اروم چشمامو بستم که اصلا متوجه نشدم کی خوابم برد.
فردا صبح
اههه دلم درد میکنه دیشب جیهوپ خیلی خشن بود....
ادامه دارد....
راستی رمان جدید در مورد جونگکوک اسمش مافیا جعون:)
نویسنده: جی ایچ پی (GHP)
ویو جیهوپ
و انداختش روی تخت
-: بیبی اماده باش چون بزودی مال من میشی
+: هوبی من میترسم چون تا حالا نکردم لطفا نکن
-: نگران نباش بیب اول خوب اماده ات میکنم بعد اروم واردت میشم.در ضمن وقتی زیر منی منو ددی صدا کن اگه ببینم هوبی صدام میکنی وضعیتت بدتر میشه
+: چ.... چشم
-: چی؟
+: د..... ددی
-: افرین گود گرل
بدون هیچ حرف دیگه ای هردومون و لخت کردم و چشمام تیره شد از شهوت. رفتم بالای تخت و شروع کردم به بوسیدن لباش بعد از چند مین ازش جدا شدم و رفتم روی گردنش علامت هایی گذاشتم که باعث شد ناله ی ارومی بکنه
-: الان زوده برای ناله کردن بیبی
کل بدنشو علامت گذاری کردم و رفتم پایین و پایین تر تا اینکه رسیدم به ک*ص زیباش زبونمو کردم تو پوصتیش و اروم زبونمو توش مبچرخوندم خیلی داشت به ارگاسمش نزدیک میشد تا اینکه زبونمو در اوردم
-: نه بیبی به این زودی قرار نیست ارضا شی
+: اهههه نههه ددیییی
-: نچ
(ویو ات)
داشت زبونشو توم میچرخوند دیگه کم کم داشتم به ارگاسمم میرسیدم که زبونشو ازم کشید بیرون
-: نه بیبی قرار نیست به این زودی ارضا بشی
+: اهههه نههه ددییییی
-: نچ
و بعد رو بلند شد و دوتا انگشتشو همزمان واردم کرد که نفسم بند اومد.
+: اههه
این بار یه انگشتشو توم کرد و بیرون و عقب تکونشون میداد و منم فقط ناله میکردم که یهو دیکشو واردم کرد با این حرکتش نفسم بند اومد یه جیغ بلند کشیدم و شروع کرد به تلمبه زدن. صدای خیس بدن به بدن و ناله های من میومد فقط....
بعد از پنج راند تموم شد...
بلندم کرد و بردم حموم و دلمو ماساژ داد
-: بیبی اینو یادت باشه که تو مال منی نه کس دیگه ای
-: بله ددی
-: افرین خوشم میاد وقتی ددی صدام میکنی
یه لبخند زدم و اروم چشمامو بستم که اصلا متوجه نشدم کی خوابم برد.
فردا صبح
اههه دلم درد میکنه دیشب جیهوپ خیلی خشن بود....
ادامه دارد....
راستی رمان جدید در مورد جونگکوک اسمش مافیا جعون:)
نویسنده: جی ایچ پی (GHP)
- ۴.۱k
- ۲۹ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط