فیک درد عشق
فیک درد عشق
فصل دوم(پارت نوزده)
ا/ت ویو
رفتم داخل ماشین و همونجا نشستم
حرفاش دونه دونه توی مغزم اکو میشد
یعنی چی که اون یکی پسرت رو از دست میدی؟
جونگ مین از هیچ چیزی هبر نداره پس چرا باید اسیب ببینه؟
هوففففف خدایا این مشکلات چرا تمومی ندارن؟
مگه منم ادم نیستم؟
+ چیزی شده؟
- نه
+ به حرفای اون هر.زه توجه نکن
- ولی جونگ کوک چیکار بکنیم؟
+ همین الان دوتا بلیط گرفتم برای بوسان
- الان؟
+ درسته ... هرچه زودتر بهتر
- ولی جونگ مین چی؟
+ اجوما خونه س هم بهش غذا میده هم مواظب کار هاشه
- باشه
+ واسه ی جونگ مین اینقدر نگرانی؟
- حرفی که مین جی زد رو یادته؟
+ خب؟
- اون گفت مواظب باش اون یکی پسرت رو از دست ندی
+ ببین ا/ت مین جی میخواد به هر شکلی که شده مانع پیدا شدن جونگ سو بشه برای همین خواسته که تو رو بترسونه
- واقعا؟
+ بهت قول نیدم که دلیلش همین بوده
- باشه
۳ ساعت بعد
جونگ کوک
تقریبا یه یه ساعت پروازموندطول کشید ولی چون داخل گیت خیلی منتظر شدیم یکمی دیر رسیدیم
ا/ت هم که کل مدت خواب بود
+ یه قهوه برات بگیرم که خوابت بپره؟
- اره
...........
+ بیا
- ممنون ...... خب حالا برنامه چیه؟
+ قراره بریم سمت ادرس هایی که یونگی گفت
- شب کجا می مونیم؟
+ اینجا چند تا عمارت داریم
- خوبه
+ خب بریم دیگه
ا/ت
داخل تاکسی بودیم که گفتم یه زنگی به جونگ مین بزنم
بعد از چند بوق جواب داد
- سلام پسرم چطوری؟
° سلام ممنون
- شام خوردی؟
° نه
- ولی چرا ؟
° مهم نیست ..... در ضمن اگر کاری نداری من باید برم
- باشه
+ کی بود؟
- جونگ مین
+ چی گفت؟
- هیچی
+ راستش رو بگو ..... چرا اینشکلی شدی ؟
- نمیدونم راستش جونگ مین خیلی سرد رفتار میکنه
+ ولی اون خیلی به تو وابسته بود
- نمیدونم حس میکنم چیزی باعث این شده
+ فعلا فکرت رو درگیر این چیز ها نکن
- باشه
... قربان رسیدیم
+ ممنون
- اینجا کجاس؟
+ اولین مقصدمون این هتله
- ولی چرا یونا باید بیاد هتل؟
+ چون عمارت زیاد امنیت نداره
- اینجا امنیت داره؟
+ اره ..... اینجا هزار تا دوربین و بالای سیصد تا بادیگارد داره پس از هر لحاض برای یونا عالیه
- جالبه
فصل دوم(پارت نوزده)
ا/ت ویو
رفتم داخل ماشین و همونجا نشستم
حرفاش دونه دونه توی مغزم اکو میشد
یعنی چی که اون یکی پسرت رو از دست میدی؟
جونگ مین از هیچ چیزی هبر نداره پس چرا باید اسیب ببینه؟
هوففففف خدایا این مشکلات چرا تمومی ندارن؟
مگه منم ادم نیستم؟
+ چیزی شده؟
- نه
+ به حرفای اون هر.زه توجه نکن
- ولی جونگ کوک چیکار بکنیم؟
+ همین الان دوتا بلیط گرفتم برای بوسان
- الان؟
+ درسته ... هرچه زودتر بهتر
- ولی جونگ مین چی؟
+ اجوما خونه س هم بهش غذا میده هم مواظب کار هاشه
- باشه
+ واسه ی جونگ مین اینقدر نگرانی؟
- حرفی که مین جی زد رو یادته؟
+ خب؟
- اون گفت مواظب باش اون یکی پسرت رو از دست ندی
+ ببین ا/ت مین جی میخواد به هر شکلی که شده مانع پیدا شدن جونگ سو بشه برای همین خواسته که تو رو بترسونه
- واقعا؟
+ بهت قول نیدم که دلیلش همین بوده
- باشه
۳ ساعت بعد
جونگ کوک
تقریبا یه یه ساعت پروازموندطول کشید ولی چون داخل گیت خیلی منتظر شدیم یکمی دیر رسیدیم
ا/ت هم که کل مدت خواب بود
+ یه قهوه برات بگیرم که خوابت بپره؟
- اره
...........
+ بیا
- ممنون ...... خب حالا برنامه چیه؟
+ قراره بریم سمت ادرس هایی که یونگی گفت
- شب کجا می مونیم؟
+ اینجا چند تا عمارت داریم
- خوبه
+ خب بریم دیگه
ا/ت
داخل تاکسی بودیم که گفتم یه زنگی به جونگ مین بزنم
بعد از چند بوق جواب داد
- سلام پسرم چطوری؟
° سلام ممنون
- شام خوردی؟
° نه
- ولی چرا ؟
° مهم نیست ..... در ضمن اگر کاری نداری من باید برم
- باشه
+ کی بود؟
- جونگ مین
+ چی گفت؟
- هیچی
+ راستش رو بگو ..... چرا اینشکلی شدی ؟
- نمیدونم راستش جونگ مین خیلی سرد رفتار میکنه
+ ولی اون خیلی به تو وابسته بود
- نمیدونم حس میکنم چیزی باعث این شده
+ فعلا فکرت رو درگیر این چیز ها نکن
- باشه
... قربان رسیدیم
+ ممنون
- اینجا کجاس؟
+ اولین مقصدمون این هتله
- ولی چرا یونا باید بیاد هتل؟
+ چون عمارت زیاد امنیت نداره
- اینجا امنیت داره؟
+ اره ..... اینجا هزار تا دوربین و بالای سیصد تا بادیگارد داره پس از هر لحاض برای یونا عالیه
- جالبه
۲.۰k
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.