فیک درد عشق
فیک درد عشق
فصل دوم(پارت هجده)
ا/ت
بعد از چند دیقه جونگ کوک اومد دنبالم
سریع سوار شدم که گفت
+ قراره بریم یه جایی
- کجا؟
+ یونگی تونسته عمارت مین جی رو پیدا کنه
- مین جی؟
مگه مین جی ایتالیا نبود؟
+ اون الان کره س
از دو سال پیش اینجاست
- یعنی ممکنه اون از یونا خبری داشته باشه؟
+ اون دوتا هم دستن پس صددرصد از هم خبر دارن
- ........
بهد از چند دیقه رسیدیم دم در یه عمارت
بعد از اینکه رفتیم داخل با مین جی که دستاش بسته شده بود مواجه شدیم
جونگ کوک رفت سمتش و گفت
+ به به هر.زه خانوم
... خفه شو عوضی
+ چیه؟ نگو که ناراحت شدی
اخه ادم که از لقبی که خودش برای خودش ساخته ناراحت نمیشه
میشه؟
... درست صحبت کن
+ فعلا که من باید این رو بهت بگم
... چی میخواید ازم؟
+ جای یونا و پسرم جونگ سو
... نمیدونم
+ میدونی خیلی خوبم میدونی
... اگر میدونستم خودم اعتراف میکردم پس دلیلی برای دروغ گفتن ندارم
+ جونگ سو چی؟
... نمیدونم فقط این رو میدونم که قراره به زودی جنازه ش رو براتون بیارن
- خفه شو(بهش سیلی زد)
... چیه ناراحت شدی؟
- بهم بگو پسرم کجاست
... نمیدونم ولی اگر میدونستم خودم میکشتمش
- چرا؟ چرا میخوای پسرم رو بکشی؟
مگه چیکارت کرده مرتیکه؟
... اون هیچ کاری با من نکرده ولی مادرش چرا؟
اگر توی عوضی وجود نداشتی الان تهیونگ من زنده بود میفهمی؟(داد)
- تهیونگ خودش باعث مرگ خودش شد!
... خفه شو
تو باید تقاص کارت رو پس بدی
به هر شکلی که شده
- خودم پسرم رو پیدا میکنم
... مواظب باش وقتی دنبال پسرت میگردی اون یکی پسرت رو از دست ندی
- چی؟
منظورت چیه؟
... خودت خوب میدونی منظورم رو
ا/ت
دیگه نمی تونستم تحمل کنم
زیادی داشت روی مخم میرفت
اگر دو دیقه دیگه اونجا میمون م کل موهاش رو میکندم
• جونگ کوک باهاش چیکار کنم؟
+ فعلا نکشش بزار بمونه
به دردمون میخوره
• باشه ....... راستی من یه سر نخی از یونا پیدا کردم
+ چی؟
• فکر کنم اون الان داخل بوسانه
+ چرا بوسان؟
• نمیدونم ولی پلاک ماشین رو ردیابی کردم و متوجه شدم الان بوسانه
فصل دوم(پارت هجده)
ا/ت
بعد از چند دیقه جونگ کوک اومد دنبالم
سریع سوار شدم که گفت
+ قراره بریم یه جایی
- کجا؟
+ یونگی تونسته عمارت مین جی رو پیدا کنه
- مین جی؟
مگه مین جی ایتالیا نبود؟
+ اون الان کره س
از دو سال پیش اینجاست
- یعنی ممکنه اون از یونا خبری داشته باشه؟
+ اون دوتا هم دستن پس صددرصد از هم خبر دارن
- ........
بهد از چند دیقه رسیدیم دم در یه عمارت
بعد از اینکه رفتیم داخل با مین جی که دستاش بسته شده بود مواجه شدیم
جونگ کوک رفت سمتش و گفت
+ به به هر.زه خانوم
... خفه شو عوضی
+ چیه؟ نگو که ناراحت شدی
اخه ادم که از لقبی که خودش برای خودش ساخته ناراحت نمیشه
میشه؟
... درست صحبت کن
+ فعلا که من باید این رو بهت بگم
... چی میخواید ازم؟
+ جای یونا و پسرم جونگ سو
... نمیدونم
+ میدونی خیلی خوبم میدونی
... اگر میدونستم خودم اعتراف میکردم پس دلیلی برای دروغ گفتن ندارم
+ جونگ سو چی؟
... نمیدونم فقط این رو میدونم که قراره به زودی جنازه ش رو براتون بیارن
- خفه شو(بهش سیلی زد)
... چیه ناراحت شدی؟
- بهم بگو پسرم کجاست
... نمیدونم ولی اگر میدونستم خودم میکشتمش
- چرا؟ چرا میخوای پسرم رو بکشی؟
مگه چیکارت کرده مرتیکه؟
... اون هیچ کاری با من نکرده ولی مادرش چرا؟
اگر توی عوضی وجود نداشتی الان تهیونگ من زنده بود میفهمی؟(داد)
- تهیونگ خودش باعث مرگ خودش شد!
... خفه شو
تو باید تقاص کارت رو پس بدی
به هر شکلی که شده
- خودم پسرم رو پیدا میکنم
... مواظب باش وقتی دنبال پسرت میگردی اون یکی پسرت رو از دست ندی
- چی؟
منظورت چیه؟
... خودت خوب میدونی منظورم رو
ا/ت
دیگه نمی تونستم تحمل کنم
زیادی داشت روی مخم میرفت
اگر دو دیقه دیگه اونجا میمون م کل موهاش رو میکندم
• جونگ کوک باهاش چیکار کنم؟
+ فعلا نکشش بزار بمونه
به دردمون میخوره
• باشه ....... راستی من یه سر نخی از یونا پیدا کردم
+ چی؟
• فکر کنم اون الان داخل بوسانه
+ چرا بوسان؟
• نمیدونم ولی پلاک ماشین رو ردیابی کردم و متوجه شدم الان بوسانه
۱.۵k
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.