عروسک من

😈💋عروسک من💋😈
پارت11
که یهو گوشیم زنگ خورد کاملیا بود
سوجین:الو سلام عجقم خوبی
کاملیا: سلام خوشملم تو خوبی
سوجین:مرسی خب کار تو بگو
کاملیا:شماره تهیونگو داری😂😄
سوجین:وات شتتت میخوای چیکار؟
کاملیا:ازش خوشم اومده خیلی جذابه
سوجین:خا باشه 09
بعد اینکه شماره رو دادم رفتم نقاشی کشیدمو و شام خوردیم من و جیمین
(یک روز بعد)
خب ما موقع امتحان بود که من و کانگ نقاشی کشیدیم و خندیدیم و جیمین نگام میکرد و منم سوسکی نگاش میکردم(اد:داری حرص شو درمیاری ها )
(سوجین:تو خفه😂)
بعد معلم داشت نمرات رو میگفت که گفت
نفر اول:گروه کاملیا و تهیونگ(هم مدرسه ای بودن)
نفر دوم:سوجین و کانگ
نفر سوم:جیمین و جیا
بعد کلاس رفتم سرویس و اومدم دیدم کانگ دستاسو گذاشته رو دیوار رو نزاشت برم که گفت
کانگ:تو مال منی
سوجین:این یه شوخیه دیگه نه
کانگ:نه شوخی نیست من عاشقتم
(دوبار )
خواست لبامو ببوسه ببوسه که هولش دادم اونور و در رفتم
تازه.....
ادامه دارد
برای پارت بعد3لایک
دیدگاه ها (۵)

😈💋عروسک من💋😈پارت12فرار کردم رفتم پیش جیمین و رفتیم عمارت بعد...

😈💋عروسک من💋😈که یهو داشتم کم کم مست میشدم و خل میشدمسوجین:جیم...

😈💋عروسک من💋😈پارت10رفتم داخل اتاق و تو لپ تاپ چرخ زدم که برای...

😈💋عروسک من💋😈پارت9جیمین:باشه قبوله ولی تو هم باید قول بدی که ...

پسر کوچولوی من

پسر کوچولوی من

پارت ۱ویو جیمینسلام من پارک جیمینم ۱۶ ساله با بورام ازدواج ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط