پارت پنج فصل دو

پارت پنج فصل دو
امکان نداره اون ات بود
تهیونگ. ات خودتی
ات.تهیونگ
تهیونگ . ات باورم نمیشه تو زنده ای
ات. تهیونگ تروخدا خدا بزار برم من نمیتونم با یه قاتل ازدواج کنم
تهیونگ. ات میفهمی چی میگی برای خودت ها من به خاطر تو اونطور شدم من واسه تو یه افسرده شدم
یون. شما همدیگه رو میشناسی
تهیونگ. احمق تو میخواستی زن خودن رو به خودم بفروشی ها اگه الان به جای من یکی دیگه بود چه غلطی میخواستی کنی ها
یون و سویون افتادن رو دوتا زانو
یون. ارباب تروخدا منو ببخشید غلط کردم
تهیونگ . ببند دهنتو
ات بریم
ات. من با تو نمیام
تهیونگ . یعنی چی ات بیا
ات. من با یه روانی نمیتونم زندگی کنم (داد)
تهیونگ. خفه شو (عربده)
ات ویو
داد که زد ترسیدم من تهیونگ رو خیلی دوست دارم ولی من اینطور میکنم که از کشتن مردم دست برداره
ات. تهیونگ من من نمیتونم من دوست ندارم (الکی میگه)
تهیونگ. چی ات تو داری چی میگی
ات. من نمیتونم باتو زندگی کنم
تهیونگ. خفه شو (داد)
کای بیارش
کای. چشم ارباب
کای ات رو بزور برد تو ماشین
ات. ولم کنید بزارید برم
تهیونگ. بدگرل بشین سر جات
ات. نشینم
تهیونگ .............
حمایت کنید ممنونم
دیدگاه ها (۱۰)

پارت شش فصل دومتهیونگ. گقتم بشین (عربده)ات.چته وحشی(دختره بو...

پارت هشت فصل دوات ویوخاک تو سرم چه چیزی بود که گفتم تهیونگ ف...

پارت چهار فصل دوداشتم نگاه دریا میکردم که یکی گفت ارباب برده...

پارت سه فصل دوکای.ارباب محموله ها رسیدن تهیونگ. امشب حرکت می...

پارت ۱۱# حلقه_سکوت تهیونگ:😂ات : ایش بزار برم میخوام برم حما...

اینم پارت ده

جیمین فیک زندگی پارت ۶۱#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط