اسم عشقه ترسناک

اسم عشقه ترسناک
پارت ۶۰
[ویو ملودی]
از اینکه برام زور می‌ گه و تعین تکلیف می‌ کنه متنفرم...یکی محکم تو صورتم کوبوند..روی
زمین افتادم..خون تو دهنم حس کردم ..اشک از چشمام ریخت...
ملودی: عوضی...برو گم شو..
به سمتم اومد و از بازوم محکم گرفت و بلندم کرد و محکم گلوم فشرد..
آرتور: خفه شو...داری اون روم بالا میاری
در حالی قطره اشکی از گوشه چشمام افتاد
ملودی : ازت متنفرم زور گو ..تو هم برو بمیر
محکم موهام تو دستش پیچید و سیلی محکمی تو صورتم خوابوند...روی زمین پرت شدم.......
لگد محکمی به شکمم زد..دستم گرفت و دنبال خودش کشوندم.. به اتاق رسید پرتم کرد داخل و
تا جایی که توان داشت عصبانیتش روی بدنم خالی کرد..اشکام تند تند می ریخت..صدایی ازم
نمی یومد...با کوبیدن در از اتاق خارج شد ‌‌...بدنم کبود شده بود...با زور هم که شده بلند شدم
و به سمت اتاق رفتم...لباسم کندم و به سمت حموم رفتم ..آب باز کردم.. برخورد آب بدنم درد
بدی تو کل وجودم روشن می کرد ..از حموم اومدم بیرون.....
روی کاناپه تکی اتاق نشستم...پاهام جمع کردم... اشکام تند تند روی صورتم ریخت ..موهام که
روی صورتم ریخت بود از اشک خیس شد...
از زندگی خسته شدم.. دیگه تاقت و توان کشیدن این دردا ندارم...من دیگه توان ندارم.. دیگه .‌‌.
نمی تونم...تا خود صبح چشم رو هم نذاشتم فقط با چشمای گریون به گوشه اتاق خیره شدم در
اتاق باز شد..هه نام بود..با دیدن دست و بدن کبودم تعجب کرد..شاید از دیدن چشمام و موهام.
هه نام : چیزی لازم ندارید ؟
ملودی: ازت چندتا چیز می خوام می تونی بگیری ؟
هه نام: بله...حتما
از روی میز کاغذ کوچکی برداشتم و چندتا چیز نوشتم..کاغذ دستش دادم لبخند کمی زد و رفت.