Love= =
Love=_=
Some thing is not well
صدای جیغ
اره اون یه جیغ بنفش دختره جوونی بود
صدای راه رفتنش میومد حس بی روحی بهم
دست داد اون کیه کی؟
تهیونگ : دهنشو باز کنید
ات: (جیغ) ولم کنید لعنتیا اگر دستم بهتون برسه......
تهیونگ :هه(پوزخند)
تهیونگ: انگاری یکی اینجا دلش میخواره
ات: مثلاً چیکار کنی تو شلغم
تهیونگ : چی چی گفتی؟ ( عصبانیت )
ات:.........
تهیونگ : ببریدش
(صدای باز شدن در )
اون پاهای سرد و بی روحشو آروم روی زمین
قرار داد و با نفس های گرمش باعث استرس
بیشتر ات میشد
ات : چی چ...چی..چی کار میکنی؟
تهیونگ: برای خدمتکاری می ارزی
گر چه شایدم خیلی چیزی نباشی
ات: مرتتیکه......( سکوت )
دست تهیونگ روی لباش حس کرد
و یه حرفی پشت گوشش گفت
و در و قفل کرد و بست
ات: مرتیکه عوضی فکر کردی کی باز کن درو باز کن حتما پدرم نگران میشه
از پشت در گفت
تهوینگ : نگران نباش اونم به زودی پیشمون میاد
Some thing is not well
صدای جیغ
اره اون یه جیغ بنفش دختره جوونی بود
صدای راه رفتنش میومد حس بی روحی بهم
دست داد اون کیه کی؟
تهیونگ : دهنشو باز کنید
ات: (جیغ) ولم کنید لعنتیا اگر دستم بهتون برسه......
تهیونگ :هه(پوزخند)
تهیونگ: انگاری یکی اینجا دلش میخواره
ات: مثلاً چیکار کنی تو شلغم
تهیونگ : چی چی گفتی؟ ( عصبانیت )
ات:.........
تهیونگ : ببریدش
(صدای باز شدن در )
اون پاهای سرد و بی روحشو آروم روی زمین
قرار داد و با نفس های گرمش باعث استرس
بیشتر ات میشد
ات : چی چ...چی..چی کار میکنی؟
تهیونگ: برای خدمتکاری می ارزی
گر چه شایدم خیلی چیزی نباشی
ات: مرتتیکه......( سکوت )
دست تهیونگ روی لباش حس کرد
و یه حرفی پشت گوشش گفت
و در و قفل کرد و بست
ات: مرتیکه عوضی فکر کردی کی باز کن درو باز کن حتما پدرم نگران میشه
از پشت در گفت
تهوینگ : نگران نباش اونم به زودی پیشمون میاد
۳.۶k
۰۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.