ویو ات

ویو ات
که یهو یه سگ گنده افتاد دنبالمون اصلا تمیدونم چی شد فقط نارا رو بغل کردم و به تمام قدرت به سمت درورودی خونه رفتم اما اون سگه زودتر رسید و من نارا رو پشتم قایم کردم
ات ببین سگ کوچولو دختر خوب
نارا انگاری پسره
ات(قیافه ی پوکر) تواز کجا میدونی؟
نارا یکم دقت کن
ات مثل اینکه پسره *خنده*
وی ات
یهو سگ پرید روم و شروع کرد لیس زدن صورتم
ات نکننننننننن
ویو کوک
صبح بلند شدم لباسامو پوشیدم هنوز بوی تن ات روی بدنمه *لبخند*ایییی لعنتی دیرم شد رفتم سریع به بم غذا دادم و رفتم شرکت حدود پنج یا شیش ساعت گذشت که کارام تموم شذ رفتم عمارت که صدای جیغ ات روشنیدم واییی پاک یادم رفت زنجیر بم روببندم سریع وارد عمارت شدم
*دوستان وقتی کوک رفته شرکت ساعت پنج صبح بوده*
کوک ات
ات وای قلقلکم میاد جوجهههه*خنده*
کوک*پوکر*
ات وای سلام کی اومدی
کوک موقعی که تو با بم سرگرم بودی
ات پس اسمش بمه خیلی نازهههههههه
کوک اره اینقدر فهمیدن اسمش ذوق داره
ات اره بعد از ۳یا ۴ماه توی این عمارت بودن بالاخره یه دوست پیداکردم
کوک من اینحا بوقم
ات ببخشید یادم رفت یکی هم بود مثل سگ هست اخلاقش
کوک اخلاق من سگه
ات نه منظورم بم بود برادر
کوک دوباره اون کلمه ی کوفتی رو گفتی
ات ببخشید حواسم نبود
کوک بیا اینجا کاریت ندارم
ات شروع میکنه به دویدن که یهووووو
شرایط ۱۵لایک ۱۵کامنت ۲تافالووووو
دیدگاه ها (۲۵)

ویو نامجون اون ات بود نامجون: اتت ویو ات گی توی شانسم یعنی چ...

جوجه کوچولوها امروز نامجون رو تموم میکنم🙃

تولدت مبارککک بانی کوچولوی من باورم نمیشه ۲۹سالت شد انگار هم...

𝚙𝚊𝚛𝚝12اسلاید دوم ات اسلاید سوم لباس های ات برای پروازاسلاید ...

Part9

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط