مافیای خشن من :
مافیای خشن من :
𝕻𝖆𝖗𝖙/14
ا.ت ویو:
کوک براید بغلم کرد و رفتیم به یه اتاق(هنوز داری میخونی؟)
زیپ لباسمو باز کرد منم بیکار نموندم و دکمه های لباسشو باز کردم
_میبینم توعم نیازم داری بیبی گرل؟
+اوم بهت نیاز دارم
تو یه حرکت کوک لباس خودشو و ا.ت رو در اورد قبل از اینکه کوک شروع کنه ا.ت اون رو رو تخت پرت کرد و روش خیمه زد و شروع به بوسیدنش کرد(برعکس نبود؟ 😂) کوک اولش شکه شد ولی بعدش خوشش اومد
همینجوری ادامه دادن و ا.ت همینجوری بدن کوک رو لمس میکرد(گوه قولد گمشو کوک برای ماس)
_خوشت اومده؟
+اوهوم
کوک خیلی اروم جاشو با ا.ت عوض کرد و چند لحظه به ا.ت خیره شد
_میتونم؟...قول میدم توعم لذت ببری...
+اره...میتونی
(خب دیگه بچه های مسلمان برید نماز بخونید بعدم خودتون بقیشو تصور کنید)
بعد از 30 مین از هم جدا شدن و کوک موهای ا.ت رو داد پشت گوشش
_خوبی؟
+هم اره هم نه
_بیا کمکت کنم لباستو بپوشی
+باشه
(چند مین بعد)
_ا.ت میگم امشب پیشم میمونی
+نمیدونم
_حرفم سوالی نبود امری بود
+عاها
(عمارت کوک)
ا.ت ویو:
وقتی رسیدیم عمارت کوک خواستم از ماشین پیاده شم که کوک نذاشت کتشو رو دوشم گذاشت و براید بغلم کرد(ایش) به نگهبان اشاره کرد که درو باز کنه وقتی درو باز کرد با قیافه می سان که چشماش پر از خونه رو برو شدن
+جونگکوک...چخبره؟
_تو اینجا چیکار میکنی؟
=عزیزم برای دیدن نامزدم باید اجازه بگیرم؟
_ فکر میکردم باهم بهم زدیم
کوک ا.ت رو میزاره زمین که میسان میاد و ا.ت رو هل میده که ا.ت میوفته
می سان رو زانوهاش میشینه و روبه ا.ت میگه
=دختر فقیری مثل تو لیاقتش این نیست که با بزرگترین مافیای دنیا جئون جانگکوک باشه تنها کسی که لیاقتشو داره منم نه تو
کوک رو به بادیگارد کرد
_این عوضی رو از اینجا ببرید (با داد)
_ا.ت عزیزم خوبی؟
+اره خوبم...
_متاسفم که با اون روبه رو شدی
+مشکلی نیست بیا بریم
کوک گونه ا.ت رو میبوسه و باهم میرن تو آشپزخونه و کلی غذا درست میکنن
کوک بزرگترین مافیا بود ولی پیش ا.ت یه شخصیت دیگه داشت یه شخصیت کیوت
#کره #بی_تی_اس #ارمی #جانگکوک #جیمین #تهیونگ #هوسوک #نامجون #جین #شوگا #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جانگکوک #فیک#فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جیمین#فیک_کوک#فیک_جیهوپ#فیک_شوگا#فیک_جین#فیک_نامجون
𝕻𝖆𝖗𝖙/14
ا.ت ویو:
کوک براید بغلم کرد و رفتیم به یه اتاق(هنوز داری میخونی؟)
زیپ لباسمو باز کرد منم بیکار نموندم و دکمه های لباسشو باز کردم
_میبینم توعم نیازم داری بیبی گرل؟
+اوم بهت نیاز دارم
تو یه حرکت کوک لباس خودشو و ا.ت رو در اورد قبل از اینکه کوک شروع کنه ا.ت اون رو رو تخت پرت کرد و روش خیمه زد و شروع به بوسیدنش کرد(برعکس نبود؟ 😂) کوک اولش شکه شد ولی بعدش خوشش اومد
همینجوری ادامه دادن و ا.ت همینجوری بدن کوک رو لمس میکرد(گوه قولد گمشو کوک برای ماس)
_خوشت اومده؟
+اوهوم
کوک خیلی اروم جاشو با ا.ت عوض کرد و چند لحظه به ا.ت خیره شد
_میتونم؟...قول میدم توعم لذت ببری...
+اره...میتونی
(خب دیگه بچه های مسلمان برید نماز بخونید بعدم خودتون بقیشو تصور کنید)
بعد از 30 مین از هم جدا شدن و کوک موهای ا.ت رو داد پشت گوشش
_خوبی؟
+هم اره هم نه
_بیا کمکت کنم لباستو بپوشی
+باشه
(چند مین بعد)
_ا.ت میگم امشب پیشم میمونی
+نمیدونم
_حرفم سوالی نبود امری بود
+عاها
(عمارت کوک)
ا.ت ویو:
وقتی رسیدیم عمارت کوک خواستم از ماشین پیاده شم که کوک نذاشت کتشو رو دوشم گذاشت و براید بغلم کرد(ایش) به نگهبان اشاره کرد که درو باز کنه وقتی درو باز کرد با قیافه می سان که چشماش پر از خونه رو برو شدن
+جونگکوک...چخبره؟
_تو اینجا چیکار میکنی؟
=عزیزم برای دیدن نامزدم باید اجازه بگیرم؟
_ فکر میکردم باهم بهم زدیم
کوک ا.ت رو میزاره زمین که میسان میاد و ا.ت رو هل میده که ا.ت میوفته
می سان رو زانوهاش میشینه و روبه ا.ت میگه
=دختر فقیری مثل تو لیاقتش این نیست که با بزرگترین مافیای دنیا جئون جانگکوک باشه تنها کسی که لیاقتشو داره منم نه تو
کوک رو به بادیگارد کرد
_این عوضی رو از اینجا ببرید (با داد)
_ا.ت عزیزم خوبی؟
+اره خوبم...
_متاسفم که با اون روبه رو شدی
+مشکلی نیست بیا بریم
کوک گونه ا.ت رو میبوسه و باهم میرن تو آشپزخونه و کلی غذا درست میکنن
کوک بزرگترین مافیا بود ولی پیش ا.ت یه شخصیت دیگه داشت یه شخصیت کیوت
#کره #بی_تی_اس #ارمی #جانگکوک #جیمین #تهیونگ #هوسوک #نامجون #جین #شوگا #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جانگکوک #فیک#فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جیمین#فیک_کوک#فیک_جیهوپ#فیک_شوگا#فیک_جین#فیک_نامجون
۲۴.۵k
۱۱ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.