بچه ها
بچه ها
چندین ساعت پیش
داشتم گریه میکردم که خوابم برد
یه خواب خیلی عجیب دیدم
گفتم باهاتون درمیون بزارم ببینم دلیل این خواب چیه
خواب دیدم که انگاری وقتی از خواب بیدار شدم توی اتاقم نبودم
توی یجای خیلی زیبا بیدار شدم
پر گل رز
پر سبزه و علف
یهویی ینفرو از اون دور دیدم
رفتم سمتش تا ببینم کیه
دیدم که یونگیمونه
بهم گفت
چرا انقدر گریه میکنی
و منی که پشمام ریخته بود گفتم که چون تنهام چون چیزی برام لذت نداره
چون تو پیشم نیستی
یهویی دستم و گرفت و گفت
دنبالم بیا
رفتیم توی دنیای تاریک
تاریک تاریک
هیچ چیز معلوم نبود
فقط میتونستم یونگی رو ببینم
بهم خودم رو نشون داد
توی انواع موقعیت ها
وقتی داشتم میخندیدم
وقتی داشتم گریه میکردم
و بقیه موقعیت ها
بهم گفت
ببین بین این همه حس ها
من لبخند تورو خیلی دوست دارم
هممون سختی میکشیم
ولی تو خیلی به خودت سخت میگیری
میدونم که بیشترین دغدغه تو اینه که نمیتونی گروه بی تی اس و بلک پینک رو ببینی
نمیتونی توی خیابون های کره قدم بزنی
اما نگران نباش
بین این همه سختیها یه نوری میاد
با دستاش صورتم رو قاب کرد
دوباره برگشتم به همون دنیای زیبایی
و گفت
بخواطر منم که شده بخند
و بدون خیلی دوست دارم
فرشته کوچولو
و یهویی رفت
ومن دوباره بیدار شدم
شاید خیلیها بگن که من دروغ گفتم
اما میخواین باور کنید میخواین نکنین
اما جزو قشنگ ترین خواب های زندگیم بود:)))))))))
چندین ساعت پیش
داشتم گریه میکردم که خوابم برد
یه خواب خیلی عجیب دیدم
گفتم باهاتون درمیون بزارم ببینم دلیل این خواب چیه
خواب دیدم که انگاری وقتی از خواب بیدار شدم توی اتاقم نبودم
توی یجای خیلی زیبا بیدار شدم
پر گل رز
پر سبزه و علف
یهویی ینفرو از اون دور دیدم
رفتم سمتش تا ببینم کیه
دیدم که یونگیمونه
بهم گفت
چرا انقدر گریه میکنی
و منی که پشمام ریخته بود گفتم که چون تنهام چون چیزی برام لذت نداره
چون تو پیشم نیستی
یهویی دستم و گرفت و گفت
دنبالم بیا
رفتیم توی دنیای تاریک
تاریک تاریک
هیچ چیز معلوم نبود
فقط میتونستم یونگی رو ببینم
بهم خودم رو نشون داد
توی انواع موقعیت ها
وقتی داشتم میخندیدم
وقتی داشتم گریه میکردم
و بقیه موقعیت ها
بهم گفت
ببین بین این همه حس ها
من لبخند تورو خیلی دوست دارم
هممون سختی میکشیم
ولی تو خیلی به خودت سخت میگیری
میدونم که بیشترین دغدغه تو اینه که نمیتونی گروه بی تی اس و بلک پینک رو ببینی
نمیتونی توی خیابون های کره قدم بزنی
اما نگران نباش
بین این همه سختیها یه نوری میاد
با دستاش صورتم رو قاب کرد
دوباره برگشتم به همون دنیای زیبایی
و گفت
بخواطر منم که شده بخند
و بدون خیلی دوست دارم
فرشته کوچولو
و یهویی رفت
ومن دوباره بیدار شدم
شاید خیلیها بگن که من دروغ گفتم
اما میخواین باور کنید میخواین نکنین
اما جزو قشنگ ترین خواب های زندگیم بود:)))))))))
۵.۴k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.