هانااااااااااا

_هانااااااااااا


من ته میز نشسته بودم و جیمین سر بخاطر همین از رو میز پریدم و رفتم سمت هانا.. اونو محکم تو بغلم گرفتم..

هانا: نمیدونی چقد دلم تنگ بود واست..

_توام نمیدونی چقد منتظرت بودم تا دوباره بغلم کنی..

هانا:لیا ببینمت..

منو از بغلش جدا کرد و با صورت گریونم مواجه شد..

هانا: خر شرک چرا گریه میکنیییی؟

_با تو میتونم خودم باشم هانا... ممنون که برگشتی..

هانا: من همیشه همینجا بودم رفیق...

استاد: خیره خیره...

هانا: استاد ایشون رفیق چندین سالم هستن..ما از بچگی با هم بودیم..

استاد: پس دوستی دوتا برونگرا...

_اتفاقا برعکس استاد.. دوستی دوتا درونگرا..

استاد: شماها درونگرایین؟ میخوره برونگرا باشین..

هانا: همه همینو میگن..
ما حتی تایپمون هم با هم یکیه

_بلییییی هر دومون ISTJ‌ایم

هانا: هر دومون یجورایی یکی ایم...
حتی زبونای مشتکری هم بلدیم..
ژاپنی انگلیسی ترکی روسی چینی ایرانی

ته: درکل استاد... دوقلو های افسانه این

_عهههه تهیونگااااااااااااا

هانا: تا تاااا

هر دومون به طرف ته حمله ور شدیم و پریدیم بغلش..

ته: کوچولو ها

+صنمتون با ته چیه؟

_ب ت چه موی دماغ

+تهیونگ یکی از بهترین دوستامه... تازشم موی دماغ که تویی اگ نمیومدی رو میز من جنی میتونس بیاد پیشم بشینه.

ته: ات دختر خالمه. دوستی و همه چیزمون ب کنار جیمین.. ات خط قرمزمه... جنی ببین منو.

جنی برگش سمت ته

ته: اینو ب اکیپ دخترونتم بگو. این دختر مث اونایی نیس ک واسشون قلدری میکنی....
دیدگاه ها (۳۶)

؟؟: و این یعنی... تو برای همیشه واسه ی منی... ما توی دنیای خ...

بلاخره دست از زل زدن ب چشام برداش.. و ب لبام نگاه کرد و من ا...

روی تخته یه چیزایی نوشته شده بود.. عه سواله.. ایول ینی جزوه ...

همش انگشتمو میزدم به سینش.. که یچی یادم افتاد... این گردنبند...

دختر جهنمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط